هزینه دانلود: ختم یک صلوات و یک حمد و یک سوره برای روح پدربزرگم و جمیع مومنین
فصلت 30-40، مصر، قاهره، مسجد شافعی، اوائل دهه 80 میلادی
فرقان 61-77 بروج 11-22، مصر، قاهره، مسجد شافعی، اوائل دهه 80 میلادی
حدید 7-21، مصر، قاهره، حوامدیه، کارخانه نیشکر 1977
قصص 5-28، مصر، منطقه صعید، اوائل دهه 80 میلادی
قمر 49-آخر رحمن 1-27 حاقه 1-24، مصر، اسکندریه، منطقه عرفان، دهه 70 میلادی
تحریم 8-آخر حاقه 1-24، دهه 80 میلادی
حشر 21-آخر تکویر فجر 1-6، مصر، منطقه صعید، دهه 80 میلادی (ناقص)
رعد 1-16، مصر، قاهره، مجلس ختم، اوائل دهه 70 میلادی
زمر 69-آخر غاشیه اخلاص، مصر، قاهره، مسجد شافعی، اوائل دهه 80 میلادی
آل عمران 190-آخر، یکی از مساجد مصر، اوائل دهه 80 میلادی
حجرات 13-آخر ق 1-11، مصر، قاهره، مسجد شافعی، اوائل دهه 80 میلادی
برگرفته شده از sotossama.blog.ir
ایام عید نوروز و مسائل پیرامون آن، مستلزم اموری است که هر یک احکامی مناسب خود را می طلبد و ما نکاتی را در این زمینه یادآور می شویم:
1. خرید و فروش پول
یکی از امور رایج در آستانة فرارسیدن اعیاد و به خصوص عید نوروز، خرید و فروش پول «نو» است، بدین صورت که مثلاً شخصی صد هزار تومان پول نو را به صد و بیست هزار تومان یا کم تر و بیش تر می خرد. سؤال این است که حکم این معامله چیست؟
پاسخ: معاوضه و معاملة مزبور صحیح است و اشکالی بر آن مترتب نیست، مشروط به اینکه نقد به نقد صورت پذیرفته باشد و نسیه یا پیش فروشی در بین نباشد؛ زیرا در معاوضة مزبور، «ربا» محقق نشده است؛ اما اینکه ربای قرضی نیست؛ زیرا فرض بر این است که قرضی صورت نگرفته و مبادله به طور نقد به نقد انجام شده است. و اینکه ربای معاوضی نیست؛ زیرا ربای معاوضی تنها در چیز های وزن کردنی و پیمانه ای حرام می باشد. بنابراین، در چیز های شمارشی مانند پول و امثال آن، کم یا زیاد بودن یک طرف اشکالی ندارد.[1]
2. تعویض و شستشوی فرشها
از چیزهای دیگری که در آستانة فرارسیدن نوروز بسیار دیده شده است، خرید و فروش، تعویض یا شستشوی فرشها است. در این زمینه شایسته است به چند مطلب اشاره کنیم:
الف) کم و زیاد: چنانچه مثلاً دو فرش کهنه با یک فرش نو مبادله شود، اشکال ندارد. علت این امر از آنچه در مطلب نخست بیان نمودیم روشن گردید؛ چراکه فرشها، متری یا عددی مورد معامله قرار می گیرند و حرمت ربای معاوضی مختص به مکیل و موزون است.
این قانون مختص به پول یا فرش نیست؛ بلکه هر چیزی که شمارشی باشد، چنانچه با همجنس خود مبادله شود، گرچه یک طرف کم تر یا بیش تر باشد، اشکال ندارد. مشروط بر اینکه در همانجا مبادله صورت گیرد، اما اگر به صورت قرض باشد، مطلقا اضافه گرفتن حرام خواهد بود.
ب) فرش نجس: چنانچه فرش نجس فروخته یا به دیگری هدیه شود، لازم نیست نجاست فرش به طرف مقابل اطلاع داده شود، مشروط به اینکه آن شخص فروشنده با تحویل گیرنده با هم سر و کاری نداشته باشد[2] (تا به واسطة ارتباط با یکدیگر، نجاست بین آنها رد و بدل نشود.)
ج) فرش ابریشم: استفاده از فرش و پشتی ابریشم اشکال ندارد و نماز خواندن بر روی چنین فرشی نیز بی اشکال است؛ زیرا طبق آنچه فقها فتوا داده اند، حرمت در پوشیدن لباس ابریشم طبیعی بر مردان است. البته در این حکم (حرمت پوشیدن لباس ابریشم بر مردان) چه لباسهای کوچک مانند جوراب و غیر آن باشد و چه جزء لباس مانند آستر آن و... فرقی نیست.[3]
د) حمل بر صحت: فرشی که به قالیشویی یا هر مسلمان دیگر تحویل داده شده و متنجس بودن آن به اطلاع وی رسیده است، پس از دریافت، بنا بر طهارت آن گذاشته می شود؛ زیرا لازم است کار مسلمان حمل بر صحت گردد. و همین گونه است نسبت به هر چیز متنجس دیگری که برای تطهیر در اختیار مسلمان قرار داده شود.[4]
3. عیدی و تعلّق خمس
آنچه در ایام عید به عنوان «عیدی» پرداخت یا دریافت می شود، از جهت موضوع، مانند هبه و هدیه محسوب می گردد و احکام آن را دارا می باشد. بنابراین، شایسته است این مسئله را از دو جنبه بررسی کنیم:
الف) پرداخت کنندة عیدی: بر شخص پرداخت کنندة عیدی، خمس واجب نیست، به شرط اینکه سقف عیدی به مقدار متعارف باشد؛ زیرا هدیه دادن به مقدار مرسوم، بخشی از هزینه های زندگی به شمار می رود، پس کسی که عیدی می دهد، مال خود را صَرف مخارج متعارف زندگی نموده است. تذکر این نکته را لازم می دانیم که میزان متعارف بودن سقف و مقدار عیدی به حسب زمان، مکان و موقعیت اجتماعی و خانوادگی اشخاص، متفاوت می باشد.[5]
ب) دریافت کنندة عیدی: اگر عیدیهای دریافت شده از سرِ سال خمسی زیاد بیاید، در اینکه آیا خمس بر آن تعلّق می گیرد یا نه، مسئله محل اختلاف فتاواست؛ زیرا همان گونه که ذکر شد، عیدی نوعی از هبه و هدیه به شمار می رود. بنابراین، طبق فتوای آن دسته از مراجع تقلیدی که قائل می باشند بر هدیه خمس تعلّق می گیرد، بر عیدی زیاد آمده (از سرِ سال) نیز خمس متعلَّق می شود؛ ولی طبق فتوای آن دسته از مراجع تقلیدی که قائل به عدم تعلّق خمس به هدیه هستند، بر عیدیهای دریافت شده نیز خمس تعلّق نمی گیرد.
4. نظافت
یکی از امور رایج در استقبال از نوروز، رسیدگی به نظافت و بهداشت فردی و محیطی می باشد، بدین سبب شایسته است در این زمینه نکاتی مورد توجه قرار گیرد:
الف) رعایت نظافت، چیزی است و در نظر گرفتن طهارت شرعی چیز دیگر. مثلاً اگر مکان یا چیز متنجّس شده را با دستمال تمیز نموده، عین نجس را از آن برطرف کردیم، از نظر شرعی هنوز آن مکان یا آن شئ نجس است، تا اینکه به شکل صحیح شرعی آب کشیده شود.
ب) در مواردی که نجاست یکی از چند چیز، اجمالاً مشخص باشد، لازم است تمام آنها برای نماز تطهیر شوند. مثلاً چنانچه می دانیم یکی از دو لباس متنجّس شده؛ اما معلوم نیست کدام یک بعینه متنجّس است، باید هر دو تطهیر شوند و تا وقتی هر دو تطهیر نگردیده، با هیچ یک نمی توان نماز خواند.[6]
ج) همان گونه که بی مبالاتی در امر طهارت و نجاست ممنوع است، افراط (وسواس) در رعایت این مسئله نیز غیر جایز می باشد، به خصوص با وضعیت کمبود آب در کشور. بنابراین، لازم است در این زمینه مانند سایر موارد، از هرگونه اسراف و وسوسه به طور جِدی پرهیز نموده، پیرو حکم دین و مراجع تقلید باشیم و پا را از حریم فتوای آن بزرگواران بیرون نگذاریم.
5. خسارات
یکی از اموری که متأسفانه در آستانة نوروز، کم و بیش با آن روبرو هستیم، بحث «خسارتها» می باشد؛ زیرا هرگونه خسارتی که شخصی بر جان یا مال دیگری وارد کند، مدیون می شود و لازم است جبران نماید. در این زمینه نکاتی لازم به ذکر است:
الف) اگر کسی (به وسیلة ترقّه و امثال آن) دیگری را بترساند، به طوری که عقل وی زایل شود، شرعاً یک دیة کامل را به او بدهکار می شود، و چنانچه درصدی از هوشیاری وی از بین رود، به همان درصد از دیة کامل بدهکار می گردد.[7]
ب) اگر شخصی خانم حامله ای را بترساند و سبب شود او سقط جنین کند، دیه آن جنین را بدهکار می شود که باید به والدین آن جنین بپردازد. البته در تشخیص مقدار دیه باید ملاحظه نمود آن جنین در چه مرحله ای قرار دارد؛ زیرا برای هر مرحله ای دیة خاصی بدین ترتیب مقرّر شده است:
1. نطفه: 20 مثقال شرعی طلا.
2. عَلَقََه (مجموعه ای به صورت خون بسته شده): 40 مثقال شرعی طلا.
3. مُضغَه (مجموعه ای به صورت گوشت): 60 مثقال شرعی طلا.
4. عَظم (آفریده شدن استخوان): 80 مثقال شرعی طلا.
5. خلقت کامل قبل از آفرینش و ولوج روح: یکصد مثقال شرعی طلا.
6. ولوج روح: یک دیة کامل که عبارت است از هزار مثقال شرعی طلا.[8]
ج) چنانچه شخصی به وسیلة ترقه و امثال آن، بینایی یا شنوایی دیگری را از بین ببرد، یک دیة کامل را بدهکار می شود و اگر درصدی از بینایی یا شنوایی کم شود، به همان درصد از یک دیة کامل را مدیون می گردد.[9]
تذکر دو نکته:
1. در ضمان و مدیون شدنِ وارد کنندة خسارت، فرقی بین اینکه او بالغ باشد یا نابالغ نیست؛ زیرا به اتفاق فقها، تمام احکام وضعیه در مورد مکلَّف و غیر آن به طور یکسان جاری می شود، و ضمان، یکی از احکام وضعیه است.
2. در ضمان و مدیون شدنِ وارد کنندة خسارت، فرقی بین اموال عمومی و خصوصی نیست. مثلاً چنانچه بر اثر آتش افروزی در شب چهارشنبه سوری، اموال عمومی یا خصوصی دچار حریق شود، شخص یا اشخاصی که بالمباشرة دخیل در آن آتش افروزی بوده و در عدم سرایت آتش به اموال مردم کوتاهی نموده اند، ضامن خواهند بود و موظّف می باشند خسارتهای وارده را جبران نمایند.
6. باورها
در زمینه نوروز برخی باور ها وجود دارد که ممکن است با یکتاپرستی در تضاد باشد. ازاین رو، توجه به مطالبی لازم است:
اعتقاد به آتش: در چهارشنبة آخر سال، شاهد برخی توجهات و ذهنیات نسبت به آتش هستیم. اینک سؤال این است که آیا اینگونه باور ها منافی با توحید و سبب کفر است یا خیر؟
پاسخ این است که اشخاص با چنین عقایدی به دو قسم منقسم می گردند:
الف) اشخاصی که معتقد می باشند آتش، مستقل از خداوند، منشأ خیر و شرّ است؛ در این صورت اعتقاد مزبور سبب کفر و شرک است.
ب) اشخاصی که معتقد می باشند آتش مخلوق خداست و از خود به طور مستقل تأثیرگذار نیست؛ ولی در عین حال بر این باورند که آتش سبب خوشبختی یا بدبختی می شود. در این صورت اعتقاد مزبور سبب کفر و شرک نیست؛ ولی باید توجه داشت که این اعتقاد، خرافی است؛ چراکه آتش هیچ نقشی در خیر و شرّ ندارد.[10]
سعادت و نحوست: برخی از باورها پیرامون نوروز به «سعادت» و «نحوست» مربوط می شود. مانند اعتقاد به نحس بودن روز «سیزده» یا برخی از کار ها در پایان، قبل یا آغاز سال جدید. حال باید دید حکم اینگونه باور ها چیست؟
پاسخ همان است که در سطور قبل ذکر شد؛ ولی در این بخش، لازم است این نکته را نیز اضافه نماییم که بعید است اشخاص، قائل به تأثیرگذاری مستقل ایام در تدبیر جهان باشند. ازاین رو، تمام افرادی که چنین گرایشهایی دارند مسلمان هستند، گرچه دچار خرافات شده اند.[11]
7. سفر و مسافر
یکی از امور بسیار رایج در ایام عید نوروز، مسافرت می باشد و هر ساله شاهد سفر های روز افزون نوروزی هستیم. از این جهت، بحثی کوتاه پیرامون سفر، لازم به نظر می رسد. مباحث سفر را در چهار محور خلاصه می نماییم:
1. سفر و خمس:
بر هزینه هایی که صَرف سفرهای متعارف می شود، خمس تعلّق نمی گیرد؛ زیرا فقها در مقام شمارش مؤونه، سفر های واجب، مستحب و مباح را ذکر می نمایند؛ اما در مورد رابطة سفر و خمس دو نکته قابل طرح است:
الف) به هزینه ای که به طور متعارف صَرف سوغات می گردد، خمس تعلّق نمی گیرد؛
ب) کسی که اقدام به سفر حرام کرده (به طوری که غرض وی از سفر، انجام معصیت است) باید خمس مخارجی را که در آن سفر نموده، بپردازد؛ زیرا مخارج صرف شده در معصیت، مؤونه به حساب نمی آید.
2. سفر و نجات مسلمان:
چنانچه در جاده شاهد سانحه ای بودیم که در آن، جان انسانی به خطر افتاده است، اگر امکان دارد، موظّفیم توقّف کنیم و آن اشخاص را از خطر نجات دهیم. علت این مطلب آن است که نجات جان مسلمان تنها بر قشر خاصی مانند هلال احمر و امثال آنها واجب نیست؛ بلکه وظیفة عمومی است و اگر نجات جان مسلمان به لمس بدن نامحرم بستگی دارد، مثل اینکه مصدوم زن است و نجات دهنده مرد یا بالعکس، لمس بدن نامحرم (بدون قصد ریبه) اشکال ندارد. البته در اینگونه موارد باید به حداقل اکتفا نمود.[12]
3. آب موجود در قطار:
آبی که در لوله های قطارهای مسافربری وجود دارد، حکم آب کُرّ را دارد و احکام کُرّ بر آن مترتب می گردد؛ زیرا فقها در تعریف آب کُرّ فرموده اند: اگر ظرفی را در نظر بگیریم که هر یک از طول، عرض و عمق آن سه وجب و نیم باشد، و چنین ظرفی از آب پر باشد، کُرّ به شمار می رود، و حال آنکه در مخزن قطارهای مسافربری به مراتب بیش از این مقدار آب وجود دارد.
نکتة دیگر این است که اگر به سبب استفادة مسافرین، شک کنیم که آب از کُرّ بودن خارج شده یا نه؟ بنا بر کر بودن آب گذارده می شود؛ و تا رسیدن قطار به مقصد، این بناگذاری به حال خود باقی است و نیاز به تفحّص هم نیست، مگر آنکه به خروج آب از کُرّیت یقین شود.
4. سفر و نماز:
سفر، در نماز تأثیراتی دارد و احکامی در مورد نماز بر مسافر مترتب می گردد، برخی از آنها بدین ترتیب است:
الف) بر مسافر لازم است نماز های چهار رکعتی خود را دو رکعت بخواند؛ ولی فقها می فرمایند: این حکم، دارای هشت شرط می باشد: اول آنکه سفر او کم تر از هشت فرسخ شرعى نباشد.[13] دوم آنکه از اول مسافرت، قصد هشت فرسخ را داشته باشد. سوم آنکه در بین راه از قصد خود برنگردد. چهارم آنکه نخواهد پیش از رسیدن به هشت فرسخ، از وطن خود بگذرد یا ده روز یا بیش تر در جایى بماند. پنجم آنکه براى کار حرام سفر نکند. ششم آنکه از صحرانشینهایى نباشد که در بیابانها گردش مى کنند و هر جا آب و خوراک براى خود و حیوانات همراهشان پیدا می کنند، مى مانند و بعد از چندى به جاى دیگر مى روند. هفتم آنکه شغل او مسافرت نباشد. هشتم آنکه به حد ترخّص برسد؛ یعنى از وطنش به قدرى دور شود که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود.[14]
ب) مستحب است مسافر بعد از هر نمازى که شکسته مى خواند، سى مرتبه «سبحان اللَّه و الحمدللَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر» بگوید و این در تعقیب نماز ظهر و عصر و عشا بیش تر سفارش شده است؛ بلکه بهتر است در تعقیب این سه نماز شصت مرتبه بگوید.[15]
ج) به فتوای بیش تر مراجع تقلید، مسافر در چهار مکان بین قصر (دو رکعتی خواندن) و تمام (کامل خواندن) مخیّر و آزاد است. آن مکانها عبارتند از: مسجد الحرام، مسجد النبی(ص)، حرم امام حسین(ع) و مسجد کوفه.[16]
د) مسافر و کسى که براى او سخت است نافلة شب را بعد از نصف شب بخواند، مى تواند آن را در اول شب (به نیت تعجیل) به جا آورد.[17]
هـ) خواندن نماز های مستحبی در سفر اشکال ندارد، به استثنای نافلة ظهر و عصر و نیز نافلة عشاء - به نظر برخی فقها- برای مسافری که وظیفة او قصر (دو رکعت خواندن نمازهای چهار رکعتی) است.[18]
و) چنانچه مسافر در سفر نماز خود را طبق وظیفه دو رکعت خواند و وقتی به وطن برگشت، ملاحظه کرد که هنوز وقت برای همان نماز هست، لازم نیست آن نماز دو رکعتی را دو مرتبه چهار رکعتی و کامل بخواند.
ز) اگر وقت نماز چهار رکعتی داخل شد و انسان هنوز در وطن است، لازم نیست همان جا نماز بخواند (هر چند تأکیدات زیادی بر نماز اول وقت در دین شده است)؛ بلکه می تواند حرکت کند و در سفر نماز را دو رکعتی به جا آورد؛ ولی اگر نخواند و نمازش در سفر قضا شد، قضای آن دو رکعت است، نه چهار رکعت.
ح) نمازگزار باید بعد از حمد، سوره بخواند؛ ولی چنانچه ضرورتی پیش آید، مثل اینکه مسافر می ترسد از قطار جا بماند یا از درنده و امثال آن می ترسد، می تواند به خواندن حمد اکتفا کند و سوره نخواند.[19]
ط) نماز قبل از وقت باطل است، پس اگر مثلاً قطار، اتوبوس یا هواپیما قبل از وقت نماز حرکت می کند و مسافر فرصت دارد قبل از وقت نماز بخواند، باید در آن وسیلة نقلیه طبق وظیفه عمل کند؛ ولی نمی تواند قبل از وقت نماز بخواند.
8. آبزیان:
یکی از رسومات عید نوروز، استفاده از آبزیان است. بدین صورت که لاک پشت، ماهی یا دیگر جاندارانی را که در آب زندگی می کنند، در معرض فروش گذاشته اند که در این زمینه نیز لازم است به چند نکته توجه شود:
الف) خرید و فروش اینگونه حیوانات که غرض عقلایی (ولو لذت بردن و تفریح) بر آن مترتب است، اشکال ندارد.[20]
ب) تمام آبزیان حرام گوشت هستند، مگر ماهی دارای فلس (پولک دار) و میگو.[21]
ج) مردة آبزیانی مانند ماهی و لاک پشت، پاک است؛ یعنی بدن و لباس را متنجّس نمی کند، اعم از اینکه داخل آب بمیرد یا خارج از آن.[22]
د) چنانچه ماهی از آب زنده گرفته شود، پاک است و خوردن آن حلال، به شرط آنکه پولک داشته باشد. بنابراین، اگر ماهی داخل آب جان دهد، پاک است؛ ولی خوردن آن حرام می باشد.[23]
هـ) کسی که ماهی را از آب می گیرد، لازم نیست مسلمان باشد یا نام خدا را ببرد.[24]
و) فضلة آبزیانی از قبیل ماهی و لاک پشت، پاک است؛ یعنی لباس و بدن یا ظرفی را که در آن قرار دارد، متنجّس نمی کند؛ زیرا فقط بول و غائط انسان و هر حیوان حرام گوشتی که خون جهنده دارد، نجس است.[25]
9. فضای سبز:
از دیگر رسوم عید نوروز، ایجاد فضای سبز، اعم از درختکاری یا زراعت می باشد که سنّتی حسنه و مبتنی بر ارزشهای دینی و مدنی بوده و صاحبان جوامع روایی نیز بابی را به این مبحث اختصاص داده اند و روایاتی را از معصومین( نقل کرده اند. مثلاً شیخ حُرّ عاملی (1033- 1104ق) در کتاب گرانسنگ «وسائل الشیعة» بابی را در این کتاب تحت عنوان «بَابُ اسْتِحْبَابِ الْغَرْسِ وَ الزَّرْعِ وَ سَقْیِ الطَّلْحِ وَ السِّدْرِ» آورده است که چند روایت از آن را در این زمینه نقل می کنیم:
1. امام باقر(ع): «لَقِیَ رَجُلٌ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ(ع) وَ تَحْتَهُ وَسْقٌ[26] مِنْ نَوًى فَقَالَ لَهُ: مَا هَذَا یَا أَبَا الْحَسَنِ تَحْتَکَ؟ فَقَالَ: مِائَةُ أَلْفِ عَذْقٍ[27] إِنْ شَاءَ اللَّهُ. قَالَ: فَغَرَسَهُ فَلَمْ یُغَادِرْ مِنْهُ نَوَاةً وَاحِدَةً؛[28] مردی امیرالمؤمنین(ع) را ملاقات کرد، در حالی که مقدار زیادی دانة خرما همراه آن حضرت بود. سؤال کرد: اینها چیست؟ حضرت پاسخ دادند: صد هزار درخت خرما ان شاء الله! آن مرد می گوید: حضرت تمام آن دانه ها را کاشتند، بدون اینکه از یک عدد از آنها صرف نظر نمایند.»
2. یزید بن هارون واسطی می گوید: از امام باقر(ع) در مورد کشاورزان سؤال کردم، حضرت فرمودند: «هُمُ الزَّارِعُونَ کُنُوزُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ مَا فِی الْأَعْمَالِ شَیْ ءٌ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الزِّرَاعَةِ وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیّاً إِلَّا زَرَّاعاً إِلَّا إِدْرِیسَ(ع) فَإِنَّهُ کَانَ خَیَّاطاً؛[29] آنها کسانی هستند که گنجهای خدا را در زمین زرع می کنند و هیچ چیز نزد خدا محبوب تر از زراعت نیست. [آنگاه امام(ع) ادامه دادند:] تمام پیامبران که خداوند مبعوث کرد، کشاورز بودند، مگر جناب ادریس(ع) که خیاط بود.»
3. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «مَا مِنْ مُسْلِمٍ یَغْرِسُ غَرْساً أَوْ یَزْرَعُ زَرْعاً فَیَأْکُلُ مِنْهُ إِنْسَانٌ أَوْ طَیْرٌ أَوْ بَهِیمَةٌ إِلَّا کَانَتْ لَهُ بِهِ صَدَقَةً؛[30] هر مسلمانی که درختی را بنشاند یا زراعت کند، سپس انسان، پرنده یا چهار پایی از آن بخورد، برای غارس یا زارع صدقه محسوب می گردد.»
10. سال تحویل:
در مورد سال تحویل که همان روز عید نوروز باشد، ناگزیر از ذکر نکاتی هستیم:
الف) جشن و دید و باز دید: از محضر امام خمینی! سؤال شد: نظر حضرت عالى راجع به عید نوروز چیست؟ آیا همانند عیدهایى که مسلمانان آنها را جدى مى گیرند، مثل عید فطر و قربان، از نظر شرعى ثابت شده است یا اینکه فقط روز مبارکى محسوب مى شود، مثل روز جمعه و مناسبتهاى دیگر؟
ایشان چنین پاسخ دادند: هر چند نصّ معتبرى مبنى بر اینکه عید نوروز از اعیاد دینى یا ایام مبارک شرعى باشد، وارد نشده است؛ ولى جشن گرفتن و دید و بازدید در آن روز اشکالی ندارد؛ بلکه از این جهت که صلة رحم مى باشد، مستحسن است.[31]
ب) اعمال و ادعیه: در مورد نوروز، اعمال و ادعیه ای وارد شده است؛ ولی دلیل آنها از اعتبار لازم برخوردار نیست. به این استفتا از محضر امامR توجه کنید:
سؤال: آیا آنچه راجع به عید نوروز و فضیلت و اعمال آن وارد شده، صحیح است؟ آیا انجام آن اعمال (اعم از نماز و دعا و غیره) به قصد ورود جایز است؟
جواب: انجام آن اعمال به قصد ورود، محل تأمل و اشکال است. بله، انجام آنها به قصد رجا و امید مطلوب بودن، اشکال ندارد.[32]
ج) آنچه فقها در رساله های عملیه ذکر نموده اند، دو عمل مستحبی است؛ یکی غسل[33] و دیگری روزه.[34]
11. سیزده به در:
بین ایرانیان چنین رسم است که در روز سیزده فروردین به بیرون شهر رفته، ساعاتی را به تفریح می گذرانند. در این زمینه نیز نکاتی شایستة طرح است:
1. این کار دستور شرعی ندارد؛ ولی تا وقتی سبب حرام نشود، حرام نخواهد بود؛
2. کسانی که به بیرون شهر می روند، چنانچه قصد دارند جایی بروند که مجموع رفت و برگشت آنها هشت فرسخ می شود، همین که از حد ترخص خارج شدند (به مکانی رسیدند که آخرین ساختمان شهر دیده نمی شود و صدای اذان شهر نیز شنیده نمی شود) باید نماز چهار رکعتی خود را دو رکعتی بخوانند و اگر قصد هشت فرسخ ندارند، لازم است نماز خود را کامل (چهار رکعتی) بخوانند؛
3. کسانی که به بیرون شهر می روند، اگر بخواهند در زمینی استراحت کنند یا نماز بخوانند، اشکال ندارد و لازم نیست از صاحب زمین اجازه بگیرند، مشروط به اینکه خسارتی وارد نکنند.[35]
4. اشخاصی که به بیرون شهر می روند، نباید شاخة درخت مردم را بشکنند یا به محصولات مردم آسیب وارد کنند، در غیر این صورت مدیون خواهند شد؛ اما اینکه آیا می توانند از زراعت یا درخت دیگران چیزی بخورند یا نه - که از آن به حق المارّة تعبیر می شود - حکم این مسئله روشن نیست و در این مورد یا باید احتیاط نموده، از دست زدن به اموال مردم خودداری نمایند و یا اینکه به رسالة عملیة مرجع تقلید خود رجوع کنند.
______________________________________________
[1]. توضیح المسائل محشی، سید روح الله موسوى خمینى! (م 1409ق)، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1424ق، ج2، ص840..
[2]. وسیلة النجاة با حواشی مرحوم امام خمینی!، سید ابو الحسن اصفهانى (م 1365ق)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، تهران، 1422ق، ص319.
[3]. نجاة العباد، سید روح الله موسوى خمینى!، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، تهران، 1422ق، ص93.
[4]. این قاعده از قوانین مسلّم بین فقهاست.
[5]. توضیح المسائل محشی، ج2، ص22.
[6]. توضیح المسائل محشی، ج1، ص454.
[7]. تحریر الوسیلة، سید روح الله موسوى خمینى!، مؤسسة نشر اسلامی، قم، ج2، ص529.
[8]. تحریر الوسیلة، ج2، ص538.
[9]. همان، ص529.
[10]. مکاسب محرمه، مرتضى بن محمد امین انصارى (شیخ انصاری، م 1281ق)، منشورات دارالذخائر، قم، 1411ق، ج1، ص102.
[11]. مصباح الفقاهة، سید ابو القاسم موسوى خویى (م 1413ق)، با تقریرات شیخ علی توحیدی، مؤسسه انصاریان، قم، 1417ق، ج1، ص253.
[12]. وجوب حفظ نفس محترمه و نیز لزوم اکتفا به حداقل در مواردی که همراه با امر خلاف اصل باشد، مورد اتفاق تمام فقهاست.
[13]. در تعیین و تبدیل فرسخ به کیلومتر بین فقها اختلاف نظر وجود دارد که باید هر کس به رساله مرجع خود مراجعه کند.
[14]. توضیح المسائل محشی، ج1، ص183.
[15]. همان، ص733.
[16]. عروة الوثقى، سید محمد کاظم بن عبد العظیم طباطبائى یزدى (م 1337ق)، مؤسسه اعلمی، تهران، 1409ق، ج2، ص163.
[17]. توضیح المسائل محشی، ج1، ص429.
[18]. عروة الوثقى المحشَّى، سید محمد کاظم بن عبد العظیم طباطبائى یزدى، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1419ق، ج2، ص245.
[19]. توضیح المسائل، ج1، ص544.
[20]. مکاسب محرمه، سید روح الله موسوی خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی!، تهران، 1415ق، ج1، ص248.
[21]. توضیح المسائل محشی، ج2، ص595.
[22]. همان، ج1، ص69.
[23]. همان، ج2، ص590.
[24]. همان، ج1، ص591.
[25]. همان، ص68.
[26]. پیمانهای خاص در آن زمان. گفتهاند: هر وسق مطابق 60 صاع است، هر صاع نیز تقریباً سه کیلو که حدود 180 کیلو میشود.
[27]. نوعی در خت خرماست.
[28]. وسائل الشیعة، شیخ حرّ عاملی، مؤسسه آلالبیت%، قم، 1414ق، ج17، ص41.
[29]. همان، ص42.
[30]. مستدرک الوسائل، محدث نوری، مؤسسه آلالبیت%، قم، 1408ق، ج13، ص460.
[31]. توضیح المسائل محشی، ج2، ص1027.
[32]. همان.
[33]. نجاة العباد، سیر روح الله موسوی خمینی)، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی)، تهران، 1378ش، ص64.
[34]. همان، ص170.
[35]. توضیح المسائل محشی، ج1، ص489.
منبع:سایت رهروان ولایت
وقت تحویل سال، همه اعضای خانواده در خانه های خود گرد هم می آیند و در کنار سفره نوروزی می نشینند.
شمع ها یا چراغ های خانه را پیش از تحویل سال روشن می کنند و سکه هایی لای قرآن می گذارند.
پس از تحویل سال، همه اعضای خانواده به یکدیگر عید مبارکی می گویند. آنگاه بزرگ خانواده دعای تحویل سال رامی خواند و دیگران آن را تکرار می کنند و سپس بزرگ خانواده قرآن رامی گشاید و هفت سوره یا هفت آیه از قرآن را که با کلمه سلام آغاز می شود، می خواند.
باخواندن این آیات، آفت ها و بلاهای آسمانی و زمینی و ابلیس و شیطان را از محیط خانه و خانواده دور می کنند و سلامت و آرامش را به خانه در سال نو می آورند. آنگاه به رسم تبرک، بزرگ خانه به هر یک از اعضای خانواده سکه ای که آنها را در لای قرآن گذاشته است می دهد. در این هنگام دهان خود را با شیرینی سفره نوروزی شیرین می کنند.
حضرت امام صادق علیه السلام به معلى بن خنیس فرمودند : چون روز نوروز شود، غسل کن و پاکیزه ترین جامه هاى خود را بپوش و به بهترین بوهاى خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز را روزه بدار.
پس چون از نماز و نافله هاى آن فارغ شوى چهار رکعت نماز بگذار (یعنى هر دو رکعت به یک سلام) و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره «انا انزلنا» بخوان و در رکعت دوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل یا ایها الکافرون» و در رکعت سوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل هو الله احد» و در رکعت چهارم، بعد از حمد ده مرتبه «قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس» بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا بخوان:
«اللّهمَّ صلِّ على محمد و آل محمد الاوصیاء المرضیین و على جمیع انبیائک و رسلت بافضل صلواتک و بارک علیهم بافضل برکاتک وصل على ارواحهم و اجسادهم. اللهم بارک على محمد و آل محمد و بارک لنا فى یومنا هذا الذى فضّلته و کرّمته و شرّفته و عَظّمت خطره. اللهم بارک لى فیما انعمت به علىّ حتى لا اشکر احداً غیرک و وسّع علىَّ فى رزقى یا ذاالجلال و الاکرام. اللهم ما غاب عنّى فلا یغیبنَّ عنى عونک و حفظک و ما فقدتُ من شىءٍ فلا تفقد نى عونک علیه، حتى لا اتکلَّف ما لا احتاج الیه یا ذاالجلال و الاکرام»
چون چنین کنى گناهان پنجاه ساله تو آمرزیده شود .
و بسیار بگو: «یا ذالجلا ل و الاکرام».
منابع:
مفاتیح الجنان، ص 496
تبیان
یا مقلب القلوب و الأبصار .
دل ها ، آفتاب گردان تو شده اند و چشم ها به سوی تو ، به دور روی تو طواف می کنند ؛ هم گام با بهار .
یا مدبّر اللیل و النّهار .
سایه های شب و آفتاب روز را تویی که تدبیر می کنی .
یا محول الحول و الأحوال .
حال دل های ما در دست های توست ؛ تو مانند گردش حال دانه ها به گیاه ، مثل رویاندن سبزی زندگی از متن تیره خاک ، در کار آفریدنی . دل ها را می گردانی .
حَوِّلْ حالنا إلی احسَن الحال .
تدبیر قلب ما را ، تو ساز کن . گردش آفتاب گردان دل ما را تو هموار کن و ما را به بهترین وقت و نیکوترین حال در این بهار ، بی نیاز کن .
عید نوروز در قرآن و فرهنگ اسلامی
واژه عید در قرآن کریم تنها یکبار در آیه 114 ، سوره مائده آمده است : " عیسی بن مریم گفت : بارالها ! پرودگارا ! برای ما از آسمان مائده ای فرست تا این روز برای ما و کسانی که پس از ما می آیند ، عید باشد که تو بهترین روزی دهندگانی و آیت و حجتی از جانب تو برای ما باشد ." " عید " روزی است که در آن سود و منفعتی به دست بیاید و در شرع مقدس اسلام ، روزهای غدیر ، قربان و فطر عید نامیده می شوند که در عید اضحی ، قربانی و در عید فطر ، زکات فطره مطرح است و در غدیر ، حضرت علی (ع) به امامت منصوب شدند . همچنین می توان گفت ؛ عید آن روزی است که در آن نماز ویژه ای برگزار کنند یا روزی است که مجمعی در آن فراهم آید و یا آنکه عید روزی است که خلق از ماتم به شادمانی " عود " کنند یا روزی است که تفاوتی میان درویش و توانگر نباشد یا آنکه " عید " روز شریف و ارجمندی می تواند باشد . از آیه " مائده " استفاده می شود که حضرت عیسی مسیح (ع) روز نزول مائده را که سال روز وقوع یک معجره الهی در تاریخ است ، برای همه انسان ها " عید " قرار داده است تا این روز ، آیت و حجتی از جانب خداوند برای مردمان در تمامی اعصار بوده باشد و به میمنت این پدیده پربرکت همه ساله شادمانی و خجستگی آن روز تکرار شود .
از آنجا که " مائده " به معنای خوان پرنعمت ، تنها دوبار در سوره مائده آمده است ، می توان گفت ؛ نزول رزق از آسمان به درخواست حضرت عیسی مسیح (ع) ویژگی خاصی داشته که به خاطر آن عنوان " مائده " را به خود گرفته است .
راغب اصفهانی می گوید : " مائده طبق و خوانی است که در آن طعام باشد که هم به آن طبق و هم به طعام مائده گفته می شود . " بنابراین ، عید در این آیه اشاره دارد به نزول یک برکت آسمانی در پوشش طبق یا طبق هایی از طعام و خوردنی که می تواند تکرار و بازگشت آن روز نیز همان برکات را به همراه داشته باشد و از این جهت ، آیت و حجتی دیگر از جانب خداوند متعال برای انسان ها و فرصتی دیگر برای ایجاد ارتباط با خدا و ذکر و یاد او در دل ها و زبان ها باشد .
عید در روایات اسلامی
جمعه ، فطر ، اضحی و غدیر خم ، مهم ترین روز هایی هستند که از آنها در روایات اسلامی با عنوان " عید " یاد شده است و هر یک از این روزها اعمال و آداب و مراسم مشترک یا خاص خود را دارند .
مهم ترین اعمال و آداب مشترک این اعیاد عبارتند از : غسل کردن و حمام کردن ، پوشیدن جامه نیکو ، استعمال بوی خوش ، خواندن نماز و ادعیه ضمن آنکه هر یک از آنها اعمال ویژه خود را نیز دارند .
نکته جالب توجه در این اعمال و آداب و ادعیه آن است که غالبا به نزول فرشتگان و ارواح وارستگان و فرود آمدن برکات آسمانی اشاره می شود . چنانکه تلاوت سوره قدر ، به منظور اشاره به قدر و شرف و عظمت این اعیاد و تأکید بر نزول فرشتگان و " روح " از آسمان مانند آن ، نوعا در نماز های ویژه این اعیاد مطرح است .
در شب جمعه ، ملائکه از آسمان به زیر می آیند با قلم های طلا و صحیفه های نقره ، و در پسین پنجشنبه و شب جمعه و روز جمعه تا غروب آفتاب جز صلوات بر محمد (ص) و آل او چیز دیگری نمی نویسند .
شب عید اضحی ( قربان ) از لیالی متبرکه است و یکی از آن چهار شبی است که نگاه داشتن احیا در آن شب توصیه شده است چرا که درهای آسمان در این شب باز است .
در روایات آمده است که فضیلت شب عید فطر کمتر از شب قدر ، شب نزول قرآن ، ملائکه و روح نیست . عید غدیر خم نیز از عظیم ترین اعیاد است و نامش در آسمان روز عهد معهود است و آن روزی است که حضرت رسول (ص) امیرالمؤمنین (ع) را به خلافت خود برگزید . احسان و انفاق در این روز ، چون شب قدر ، اجری چندین برابر روز های دیگر دارد .
گفتنی است که در بعضی از ادعیه مربوط به این اعیاد وسعت رزق از خداوند متعال که خیرالرازقین است درخواست می شود .
عید نوروز و آداب آن
مفاتیح الجنان شیخ قمی ، روایتی از معلی بن خنیس را درباره نوروز ذکر کرده است که اعمال این روز و دعای مربوط به آن را همراه دارد . در بحار الانوار مجلسی روایات معلی بن خنیس را به تفصیل آورده است . در آن روایات به فضیلت و برتری این روز نسبت به سایر ایام بسیار پرداخته است و یکی از روایات مفصل معلی بن خنیس ، نوروز را این گونه تجلیل کرده است :
نوروز روزی است که کشتی نوح بر کوه جودی قرار گرفت ، روزی است که جبرئیل بر نبی (ع) نازل شد ، روزی است که رسول اکرم (ص) علی (ع) را بر دوش کشید تا بت های قریش را از بالای کعبه رمی کند ، روزی است که نبی (ع) به وادی جن رفت و از ایشان بیعت گرفت ، روزی است که برای علی (ع) از مردم بیعت گرفت ( غدیر خم ) ، روزی است که قائم آل محمد (عج) ظهور خواهد کرد و روزی است که امام عصر (عج) بر دجال پیروز خواهد شد .
و اما روایت خنیس به نقل از امام صادق (ع) در مفاتیح الجنان اینچنین است : فرمود : " چون نوروز شود ، غسل کن و پاکیزه ترین جامه های خود را بپوش و به بهترین بوی های خوش خود را معطر گردان . پس چون از نماز های پیشین و پسین و نافله های آن فارغ شدی ، چهار رکعت نماز بگذار یعنی هر دو رکعت به یک سلام و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر ( انا انزلناه ) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قل یا ایها الکافرون و در رکعت سوم بعد از حمد ، ده مرتبه قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا را بخوان : اللهم صل علی ... و بسیار بگو یا ذالجلال و الاکرام . "
نماز عید نوروز
نماز عید نوروز مشتمل است بر قرائت سوره حمد و سوره های قدر ، کافرون ، توحید ، فلق و ناس و بسیار شبیه به نمازی است که ضمن آداب و اعمال روز جمعه و همین طور اعمال روز عید غدیر خم وارد شده است . از آنجا که قرائت سوره قدر در نماز عید نوروز توصیه شده است می توان دریافت که عید نوروز نیز چون دیگر اعیاد اسلامی با نزول برکات و آیات الهی همراه بوده است . تأکید بر قرائت سوره های کافرون ، توحید ، معوذتین نیز می تواند اشاره به درخواست دفع انواع شرور و بدی ها داشته باشد .
دعای عید نوروز
دعای مخصوص عید نوروز با درود و صلوات بر رسول اکرم ( ص) و آل او و اوصیا و همه انبیا و رسولان آغاز می شود . آن گاه با فرستادن درود بر ارواح و اجساد ایشان ادامه می یابد .
در این دعا آمده است :
" هذا الذی فضله و کرمته و شرفته و عظمته خطره "
این فراز با اندکی جابجایی در کلمات در دعای مخصوص ماه مبارک رمضان ، ماه نزول قرآن نیز آمده است .
فراز پایانی دعای مخصوص عید نوروز :
" اللهم ... ما فقدت من شی فلا تفقدنی عونک علیه حتی لا اتکلف مالا احتاج الیه یا ذالجلال و الاکرام "
از آن جهت که در آن سخن از گم شدن و گمشده ها به میان می آید بیش از اندازه قابل توجه است زیرا ؛ عید نوروز همان روزی است که حضرت سلیمان (ع) انگشتری خویش را پس از مدتی پیدا کرده است .
نوروز و سلیمان
در روایات ایرانی آمده است که چون سلیمان بن داوود انگشتر خویش را گم کرد سلطنت از دست او بیرون رفت . اما پس از چهل روز بار دیگر انگشتر خود را باز یافت و پادشاهی و فرماندهی به او بازگشت و مرغان به دور او گرد آمدند ، و ایرانیان گفتند : نوروز آمد .
نوروز در آیات و روایات
نوروز از منظر امام صادق علیه السلام :
معلّى می گوید : در صبحگاه نوروز به حضور امام صادق علیه السلام رسیدم . حضرت از من پرسید : معلّى آیا از امروز چیزى می دانى ؟ گفتم : خیر ، لیکن ایرانیان امروز را بزرگ می دارند ، به همدیگر تبریک می گویند . امام فرمود : گرامیداشت امروز به سبب وقایعى است که براى تو بازگو می کنم :
" نوروز " همان روزى است که خداوند از بندگان خود میثاق گرفت که بنده خدا باشند ، براى او شریک قایل نشوند و غیر از خداوند کسى را عبادت نکنند ؛ یعنى روز آزادى است .
" نوروز " همان روزى است که براى اولین مرتبه خورشید طلوع نمود ؛ یعنى روز روشنایى و درخشش است .
" نوروز " روزى است که کشتى نوح بر " جودى " نشست ؛ یعنى روز نجات از عذاب الهى است .
" نوروز " روزى است که حضرت ابراهیم علیه السلام بت ها را شکست ؛ یعنى روز مبارزه با شرک و بت پرستى است .
" نوروز " همان روزى است که جبرئیل امین بر پیامبر صلی الله علیه و آله هبوط نمود ؛ یعنى روز دریافت پیام الهى است .
" نوروز " همان روزى است که رسول الله صلی الله علیه و آله حضرت على علیه السلام را بر دوش گرفت و بت هاى قریش را از بالاى کعبه به زمین ریخت ؛ یعنى روز پیراستن خانه هاى پاک از آلودگی هاست .
" نوروز " روزى است که پیامبر صلی الله علیه و آله حضرت على علیه السلام را در محل " غدیر خم " به مردم به عنوان امیرمؤمنین معرفى کرد ؛ یعنى روز پیمان با ولایت است .
" نوروز " همان روزى است که قائم آل محمد صلی الله علیه و آله ، حضرت مهدى علیه السلام ، ظهور پیدا می کند و بر دشمنان عدالت پیروز می گردد و حکومت عدل اسلامى تشکیل می دهد .
قال الصادق (ع) : ما من یوم نیروز الا و نحن نتوقع فیه الفرج لانه من ایامنا و ایام شیعتنا ، حفظته العجم و ضیعتموه انتم ( بحارالانوار جلد 59 )
امام صادق (ع) فرمودند : نوروز که می آید ما منتظر فرج آل محمد (ص) هستیم ، زیرا نوروز از روزهاى ما و روزهاى شیعیان ما است . شما آن را از دست دادید و پارسیان آن را نگه داشتند .
عید از منظر حضرت علی (ع)
عید از نظر علی (ع) این است که : هر روزی که در آن روز ، معصیت خدا نشود و گناهی انجام نگیرد ، آن روز را عید خوانده است . " کل یوم لا یعصی الله تعالی فیه فهو یوم عید "
عید نوروز در پیام مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در پیام نوروزی سال 1369 شمسی فرمودند : " تحویل سال جدید شمسی که مصادف با نوعی تحول در عالم طبیعت می باشد ، فرصتی است برای این که انسان به تحول درونی و به اصلاح امور روحی ، معنوی و مادی خود بپردازد ، ایجاد تحول کار خداست ... اما ما موظفیم که برای این تحول در درون خود ، در زندگی خود و در جهان اقدام کرده و همت و تلاش به عمل آوریم . "
نوروز در روایات
آداب نوروز
" روی المعلی بن خنیس عن مولانا الصادق (ع) فی یوم النیروز : واذا کان یوم النیروز فاغتسل و البس انظف ثیابک و تطیب باطیب طیبک و تکون صائماذلک الیوم ... "
معلی بن خنیس به نقل از امام صادق (ع) درباره نوروز می گوید : هنگام نوروز غسل کن ، پاکیزه ترین لباس هایت را بپوش به خوشبوترین چیزها خود را خوشبو نما و در آنروز ، روزه باش .
روز ولایت
" معلی بن خنیس عن الصادق (ع) : ان یوم النیروز هو الیوم الذی اخذفیه النبی (ص) لامیرالمؤمنین (ع) العهد بغدیر خم فاقروا له بالولایه فطوبی لمن ثبتعلیها و الویل لمن نکثها ... "
نوروز روزی است که پیامبر (ص) از مردم برای امیرمومنان (ع) پیمان ولایت گرفت و مردم آن را پذیرفتند ، خوش به حال کسی که بر آن پیمان ثابت بماند ، وای بر کسی کهآن عهد را بشکند ...
برآورده شدن نیاز
مفضل بن عمر می گوید : امام صادق (ع) در ضمن خبری طولانی فرمود : خداوند به حزقیل وحی فرمود یا حزقیل ، این روز شریف و با ارزش بزرگی است نزد من ، و قسم خورده ام که کسی در این روز ، نیازی از من طلب نکند ، مگر آنکه برآورده سازم و آن روز نوروز است ..
منبع:سایت بیتوته
از آن جایی که قرآن کتاب آسمانی و از جانب پروردگار عالم برای هدایت عالمیان فرستاده شده برای استفاده و بهره برداری بیشتر از آن از جانب معصومین و اؤلیاء الله راهنمائی هایی صورت گرفته که به مقتضای سؤال به چند روایت از امام صادق (ع) بسنده می نماییم.
۱ ـ ولایت اهل بیت
ولایت، محبت و دوستی اهل بیت در همه عبادات شرط اصلی و اساسی قبولی و پذیرش اعمال از جمله قرائت قرآن است، طبرسی (ره) از حضرت صادق (ع) نقل کرده که، اهل علم ما هستیم و جاهلان دشمنان ما، و اولوا الالباب شیعیان ما؛ چون علم بی ولایت و دوستی اهل بیت و تلاوت نفعی نمی رساند اگر چه نیکو بخواند.(1)
از حسین بن ابی العلا روایت است که امام صادق (ع) فرمود: ...چنان چه قاری از شیعیان باشد خداوند او را بدون دغدغه حساب به بهشت می برد، و شفاعتش درباره دوستان از خاندان خود و برادران مؤمنش پذیرفته گردد.(2)
۲- صحیح خواندن قرآن
قال اللَّه تعالی: کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ.(3)
امام جعفر صادق (ع) درباره این آیه کریمه فرمود: مراد این است که آیات آن را صحیح میخوانند و مراعات وقف و وصل و سایر آداب قراءت را مینمایند. و در معانی آن دقّت میکنند و به احکام آن عمل میکنند. و به وعدههای آن امیدوارند و از وعیدهای آن میترسند. از قصّههای آن عبرت میگیرند. و به آن چه امر شده در آن میپذیرند و از آنچه نهی شده در آن باز میایستند. و به خدا قسم مراد حفظ آیات آن و درس حروف آن نیست و خواندن سورههای آن و درس ۱۰ قسمت و پنج قسمت آن منظور نیست، حروف آن را حفظ میکنند و حدود آن را ضایع میکنند. و جز این نیست که مراد تدبّر در آیات آن است و عمل کردن به احکام آن. خداوند میفرماید: کتابی به سوی تو نازل کردیم که دارای برکت است تا در آیات آن دقت کنند.(4)
۳- تأثیرپذیری از قرآن
امام صادق(ع) فرمود: بر قاری قرآن شایسته است که چون به آیه رحمت برسد، بهترین خواسته خود را مسألت کند و چون به آیه عذاب برسد، از آتش دوزخ و عذاب دنیا و آخرت به خدا پناهنده شود.(5)
۴- با وضوء و طهارت بودن
در حقیقت قرائت قرآن سخن شنیدن از خداوند است و قاری قرآن در محضر خداوند است.(6) بنابراین ادب اقتضاء می کند که قاری با طهارت باشد.
حسن بن ابی الحسین دیلمی در کتابش نقل کرده که حضرت صادق (ع) فرمود: قرائت قرآن بهتر از ذکر است و ذکر بهتر از صدقه است و صدقه بهتر از روزه است و روزه سپر آتش است و فرمود: قاری قرآن به عوض هر حرفی در نمازش در صورتی که در حال ایستاده بخواند صد حسنه دارد و در صورتی که نشسته نماز گزارد و در آن قرآن بخواند پنجاه حسنه بابت هر حرفی میبرد و در غیر نماز اگر با طهارت باشد بابت هر حرفی بیست و پنج حسنه میبرد و اگر بدون طهارت باشد ده حسنه میبرد منظور من از حرف این نیست که بگویم "الم" یک حرف است بلکه برای قاری قرآن برای هر حرف یعنی بابت "الف" ده حسنه و بابت حرف "لام" ده حسنه و بابت حرف "میم" ده حسنه و عوض حرف راء ده حسنه میبرد.(7)
۵- اهل صداقت و راستی باشد نه تملق و چاپلوسی
از حضرت صادق (ع) نقل شده که پیامبر خدا (ص) فرمود: همواره این امت زیر حمایت و لطف خدایند مادامی که قاریانشان نزد فرمانروایان چاپلوسی نکردند و عالمانشان با تبه کاران سازش نکنند، که خوبانشان، به بدان متمایل نشوند، و هر گاه چنین باشند، خداوند لطف خود را از آنان سلب میکند، بعد ستمگران بر آنها مسلّط میگردند، و بدترین ستم را بر آنها روا میدارند پس از آن، بی چارگی و تهی دستی را بر ایشان مقرّر میکند. هر گاه قاری قرآنی را دیدی که به دربار شاه پناه میبرد، بدان که او دزد است، و مبادا فریب بخوری! او میگوید: قصدش رفع ظلم و دفاع از مظلوم است، و این خود فریب شیطان است که از آن دامی ساخته و خواندن قرآن را نردبانی برای هدف شوم خود قرار داده است.(8)
۶- خضوع و خشوع دربرابر قرآن
امام صادق (ع) میفرماید که: هر که تلاوت قرآن کند و تلاوت او مقارن خضوع و خشوع نباشد و از تلاوت قرآن او را رقّتی حاصل نشود و ترس الهی در دل او بهم نرسد، پس حقیقتا که مرتبه و منزلت قرآن را، این قاری، سهل گرفته است و مرتبه صاحب قرآن را حقیر شمرده است، چنین قاری حتما زیان کار و اهل نقصان روزگار است، زیانی بیّن و واضح.
هم چنین میفرماید: قاری قرآن در رسیدن به ثواب تلاوت قرآن و رسیدن به فواید آن، محتاج به سه چیز است: یکی: دل خاشع، و دوم: بدن فارغ از شغل ها، سوم: جای خالی، و هر کدام از این سه خصلت، منشأ فایدهای است عظیم، و خشوع، سبب گریختن شیطان است.
قال اللَّه تعالی: فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ.(9)
چنان که حضرت باری تعالی در مقام تعلیم آداب قرائت، فرموده است: هر گاه که تلاوت قرآن میکنی، استعاذه کن و پناه ببر به خداوند متعال، از شیطان رجیم و محروم از رحمت الاهی.(10)
۷. برای کسب و سود جویی نباشد
امام صادق (ع) فرمود: پس بر شما باد به ملازمت قرآن، سپس فرمود: برخی از مردمند که قرآن می خوانند که گفته شود: فلان کس قاری قرآن است، و برخی قرآن می خوانند برای (سودجوئی) و بدست آوردن دنیا و خیری در این ها نیست و برخی هستند که قرآن می خوانند تا از آن در نمازشان و در شب و روزشان منتفع شوند.(11)
۸- عمل کردن به قرآن
طبیعی است همان طور که انتظار می رود قاری قرآن باید عملش به قرآن از دیگران بیشتر باشد و در صورت عمل نکردن و آلوده شدن در لجن زار گناه عقوبت او سخت تر خواهد بود.
حضرت صادق (ع) از پدران بزرگوارش روایت کرده و فرمود: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: در روز قیامت دوزخ با سه طایفه گفتگو میکند، امیر، قاری، ثروتمند، به امیر میگوید: ای کسی که خدا به او فرمانروایی بخشید و عدالت نورزید او را میبلعد چنان که مرغ دانه کنجد را میبلعد، و به قاری میگوید: ای کسی که پیش مردم خود را آراسته نشان داده و با انجام گناهان با خدا مبارزه کرده است، او را [نیز] میبلعد و به ثروتمند میگوید: ای آن که خدا به او دنیای زیاد و فراوانی از روی لطف عطا کرده و [مؤمن فقیر یا] حقیری از او قرض خواسته و او جز بخل کردن را نخواسته است، او را [هم] میبلعد.(12)
۹- اخلاص در قرائت
یکی از شرایط مهم صحت و قبولی عبادات اخلاص و نیت پاک است همچنین قاری در قرائت قرآن باید با خلوص نیت قرآن را تلاوت کند اما اگر قرآن تلاوت کند تا دیگران خوششان بیاید یا تمرین صوت و ... باشد این نه تنها ارزشی ندارد بلکه جز وزر و وبال چیزی برای او در پی نخواهد داشت.
امام صادق (ع) فرمود: شما را به قرآن سفارش میکنم. قرآن را بیاموزید، گروهی از مردم قرآن میآموزند تا بگویند فلانی قاری قرآن است و عدهای قرآن میآموزند و مقصود او صداست تا آن که بگویند فلانی صدای خوشی دارد در این گروه ها خیری نیست و عدهای قرآن میآموزند تا در شب و روز با قرآن باشند و در این اندیشه نیستند که کسی بداند و یا نداند.(13)
پی نوشت ها:
۱. وجدانی، جعفر، الفین، ترجمه وجدانی، ص ۸۲۷، ناشر، سعدی و محمودی، تهران، چاپ اول. ، چنان که در اقوال اهل بیت (ع) وارد شده که روزی امیر المؤمنین (ع) در کوچه کوفه می گذشت و کمیل بن زیاد در خدمت آن حضرت بود قاری در خانه ای آیه ای از قرآن را به بهترین وجه و صوتی می خواند کمیل آهی کشید، گفت کاش من موئی بودم بر بدن این قاری حضرت فرمود: که این آرزو را مکن که سرّ این بر تو ظاهر می شود، تا جنگ نهروان واقع شد و خوارج کشته شدند وقتی که تفحّص می کردند آن حضرت خودش در میان کشتگان می گشت تا هر کدام را به ایشان بنماید برای تسلّی مردمان تا به این قاری رسید فرمود که کمیل را بطلبید، چون آمد فرمود این را می شناسی؟ گفت نه یا امیر المؤمنین فرمود: این همان قاری است که می خواند "أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ" و تو آن روز آرزو کردی، آیا حالا راضی هستی موی بدن او باشی؟ این پلید که تیغ کشد به روی من تا به دست مؤمنان کشته شود، گفت: الحذر، الحذر، بی ولای ایشان نه علم فایده دارد نه زهد نه تلاوت قرآن مجید.
۲. غفاری، علی اکبر، ثواب الاعمال، ص ۲۳۹، ترجمه غفاری، ناشر، کتاب فروشی صدوق، تهران، چاپ اول.
۳. ص، ۲۹.
۴. طباطبایی، سید عباس، ارشاد القلوب، ترجمه طباطبایی، ص ۳۱۴، ناشر، جامعه مدرسین، قم، ۱۳۷۶ ش، چاپ پنجم.
۵. بهبودی، محمد باقر، گزیده کافی، ج ۲، ص ۲۱۳، ناشر، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۳ ش، چاپ اول.
۶. گر چه عالم همیشه محضر خداست و همه در همه وقت در محضر خداوند هستیم ولی این یک حضور ویژه و خاصی است.
۷. نائیجی، محمد حسین، آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز، ص ۲۴۵، ناشر، انتشارات کیا، تهران، ۱۳۸۱ ش، چاپ اول.
۸. عطائی، محمد رضا، مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام، ص ۱۶۳، ناشر، آستان قدس، مشهد، ۱۳۶۹ ش، چاپ اول.
۹. نحل، ۹۸.
۱۰. گیلانی، عبد الرزاق، مصباح الشریعة، ترجمه، ص ۱۱۲ و ۱۱۳، ناشر، پیام حق، تهران، ۱۳۷۷ ش، چاپ اول.
۱۱. مصطفوی، سید جواد، اصول کافی، ترجمه، ج ۴، ص ۴۱۰، ناشر، کتاب فروشی علمیه اسلامیه، تهران، چاپ اول.
۱۲. حجازی، سید مهدی، حجازی، سید علی رضا و عیدی خسروشاهی، محمد، درر الأخبار، ص ۶۳۳، ترجمه، به نقل از خصال صدوق، ناشر، دفتر مطاالعات تاریخ و معارف اسلامی، قم، ۱۴۱۹ ق، چاپ اول.
۱۳. نائیجی، محمد حسین، آداب راز و نیاز به درگاه بی نیاز، ص ۲۴۷.
در این پست به مرور برخی از بهترین قرائت های مرحوم استاد محمد صدیق منشاوی جهت دانلود قرار داده می شود وی از معدود اساتید مشهور است که هیچگاه برای تلاوت قرآن مزد نگرفت وشاید همین خصوصیت باعث شده تلاوت های او بیشتر از دیگران شنونده را با معنا وعمق آیات پیوند دهد تا نغمات و تکنیکهای قرائت.
دانلود فایل MP3 قرائتهای استاد مرحوم محمد صدیق منشاوی:
تلاوت سوره مبارکه یوسف آیات 1تا 27
تلاوت سوره مبارکه یوسف آیات 28تا45
تلاوت سوره های مبارکه روم و ضحی
تلاوت سوره های مبارکه شعراء-فجر-علق-قارعه-همزه-توحید
تلاوت سوره مبارکه آل عمران آیات95تا104
تلاوت سوره مبارکه آل عمران آیات169تا175-فجروطارق
تلاوت سوره مبارکه آل عمران آیات 169تا 194
تلاوت سوره مبارکه اعراف آیات 42تا74
تلاوت سوره مبارکه احزاب آیات 21تا34
تلاوت سوره مبارکه انعام آیات 12تا45
تلاوت سوره مبارکه انعام آیات 73تا103
تلاوت سوره مبارکه انفال آیات 1تا17
تلاوت سوره مبارکه انفال آیات 1تا28
تلاوت سوره مبارکه انفال آیات 1تا30
تلاوت سوره مبارکه بقره آیات 183تا189
تلاوت سوره های مبارکه بقره آیات 284تا286وآل عمران 1تا18
تلاوت سوره مبارکه ابراهیم آیات 23تا 52
تلاوت سوره مبارکه ابراهیم آیات31تا41
تلاوت سوره مبارکه اسرا آیات 1تا14
تلاوت سوره های مبارکه اسرا آیات1تا14 ونجم1تا18
تلاوت سوره مبارکه اسرا آیات 66تا96
تلاوت سوره مبارکه اسرا آیات 70تا87
تلاوت سوره مبارکه فاطر آیات 9تا38
تلاوت سوره مبارکه فاطر آیات 10تا28
تلاوت سوره های مبارکه فتح 27تا29-حجرات-ق اتا11
تلاوت سوره مبارکه فصلت آیات 30 تا46
تلاوت سوره های مبارکه ق 16تا25والرحمن 1تا17
تلاوت سوره مبارکه غافر آیات 39تا68
تلاوت سوره مبارکه قصص آیات 1تا14
تلاوت سوره مبارکه قصص آیات 68تا84
تلاوت سوره مبارکه قصص آیات 68تا85
تلاوت سوره مبارکه قصص آیات 68تا88
تلاوت سوره مبارکه قصص آیات 68تا88 (2)
تلاوت سوره های مبارکه قصص83تا88والرحمن1تا12
تلاوت سوره مبارکه حدیدآیات 7تا24
تلاوت سوره مبارکه حج آیات 2 تا40
تلاوت سوره های مبارکه حشر18تا24-فجر-بلد
تلاوت سوره های مبارکه حشر18تا24-طارق-فجر-فاتحه-بقره1تا5
منبع:وبلاگ قرآنی قرآن مبین
تلاوت استاد عبدالباسط از سوره فتح 27 تا 29 را می توانید از لینک زیر دانلود نمایید.
تلاوت استاد عبدالباسط از سوره قمر 49 تا 55 و الرحمن 1 تا 27 را می توانید از لینک زیر دانلود نمایید.