در این سوره مسائل مهمی در ارتباط با شخص پیامبر(ص) و جامعه اسلامی نسبت به یکدیگر مطرح گشته و بسیاری از نکات مهم اخلاقی در آن عنوان شده است.
علامه طباطبایی ذیل آیات این سوره می فرماید: این سوره مشتمل بر مسائلی از احکام دین است. احکامی که با آنها سعادت زندگی فردی انسان تکمیل می شود و نظام صالح و طیب در(مجتمع) مستقر می گردد. بعضی از آن مسائل ادب جمیلی است که باید بین بنده و خدای سبحان رعایت شود و پاره ای از آنها آدابی است که بندگان خدا باید در مورد رسول خدا(ص) رعایت کنند (که در آیات اول سوره ی حجرات به تعدادی از این آداب اشاره شده است ).
بعضی دیگر از احکام مربوط به مسائلی است که مردم در برخورد با یکدیگر در زندگی خود باید آن را رعایت کنند. قسمتی دیگر مربوط به برتری هایی است که بعضی از افراد بر بعضی دیگر دارند و تفاضل و برتری افراد از اهم اموری است که جامعه ی مدنی با آن منتظم می شود و انسان را به سوی زندگی توأم با سعادت و عیش پاک و گوارا هدایت می کند؛و در آخر به حقیقت ایمان و اسلام اشاره شده است و بدین سان بر بشریت منّت می گذارد که نور ایمان را به او افاضه نموده است.۱
بنابراین این سوره مشتمل بر نکات مهمی است که عبارتند از:
۱٫ آداب برخورد با پیامبر اسلام و اصولی را که مسلمانان باید در محضر پیامبر رعایت کنند.
۲٫ یک سلسله اصول اخلاقی و اجتماعی که بکار بردن آنها باعث محبت و صفا و صمیمیت و اتحاد و امنیت در جامعه می گردد و فراموش کردن این نکات باعث بدبینی و نفاق و پراکندگی و ناامنی می شود.
۳٫ دستوراتی که مربوط به چگونگی برخورد با اختلاف هایی است که بین مسلمانان روی می دهد.
۴٫ معیار ارزش انسان در پیشگاه خداوند و اهمیت مسأله ی تقوا.
۵٫ تأکید روی این مسأله مهم که ایمان تنها به گفتار نیست، بلکه باید علاوه بر اعتقاد قلبی اثر ایمان در اعمال انسان و در جهاد با اموال و نفوس آشکار گردد.
۶٫ و در آخرین آیه از علم خداوند و آگاهی او از همه اسرار نهان عالم هستی و اعمال انسانها سخن گفته است که در حقیقت ضمانت اجرایی همه بخش های سوره است.
نکات اخلاقی سوره
رهنمودهای اخلاقی و ایمانی این سوره به دو صورت سلبی(نهی) و ایجابی(توصیه های آمرانه) به کار رفته است. اگر توجه شود نکات سلبی آن تماماً با حرف(لا) به کار رفته است و حالت ایجابی(امری) آن به صورت امر و با صیغه جمع بیان شده است.
فرمان های سلبی
«یا ایها الذین آمنوا لا تقدموا بین یدی الله و رسوله؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، در حکم کردن از خدا و رسولش پیشی مگیرید». (آیه ی۱)
«لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النبی؛ صدای خود را بلندتر از صدای پیامبر نکنید». (آیه ی۲)
«و لا تجهروا له بالقول؛ در برابر او بلند سخن نگوئید». (آیه ی۲)
«لا یسخر قوم من قوم عسی ان یکونوا خیراً منهم و لا نساء من نساءٍ عسی ان یکنَّ خیراَ منهنّ؛ نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند چه بسا که آنان بر ایشان بهتر باشند و هیچ یک از زنان حق ندارند زنان دیگر را مسخره کنند زیرا ممکن است آنان از اینها بهتر باشند». (آیه ی۱۱)
«لا تلمزوا انفسکم؛ یکدیگر را مورد طعن و عیب جوئی قرار ندهید». (آیه ی۱۱)
«وَ لا تنابزوا بالالقاب ؛یکدیگر را با لقب های بد نخوانید.». (آیه ی۱۱)
«قل لا تمنّوا علی اسلامکم؛ بگو اسلام آوردن خود را بر من منت نگذارید». (آیه ی۱۷)
قابل تأمل است که همه این فرمان ها با خطاب«یا ایها الذین آمنوا» شروع شده است به جز مورد آخر و این بیانگر این مسأله است که مسلمان بودن یا مؤمن بودن متفاوت است و هر مسلمانی مؤمن نیست.
فرمان های ایجابی
«و اتقوا اللّه انَّ الله سمیع علیم؛ و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و دانا است.» (سوره ی حجرات،آیه ی۱)
«یا ایها الذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنباء فتبینوا ان تصیبوا قوماً بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین؛ ای کسانی که ایمان آورده اید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد درباره آن تحقیق کنید،مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید». (سوره ی حجرات،آیه ی۶)
«و اعلموا ان فیکم رسول اللّه لو یطیعکم فی کثیر من الامر لَعَنتم؛ و بدانید رسول خدا در میان شماست هرگاه در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند به مشقت خواهید افتاد». (سوره ی حجرات،آیه ی۷)
«و ان طائفتان من المؤمنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما؛ هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به نزاع و جنگ بپردازند آنها را آشتی دهید». (سوره ی حجرات،آیه ی۹)
«فان بغت احداهما علی الاخری فقاتلوا التی تبغی حتی تفییءَ الی امرالله فان فاءت فاصلحوا بینهما بالعدل؛ و اگر یکی از آن دو بر دیگری تجاوز کند با گروه متجاوز پیکار کنید تا به فرمان خدا باز گردد و هرگاه بازگشت در میان آن دو به عدالت صلح برقرار سازید». (سوره ی حجرات،آیه ی۹)
«واقسطوا انّ الله یحب المقسطین؛ و عدالت پیشه کنید که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد.» (سوره ی حجرات،آیه ی۹)
«انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون؛ مومنان برادر یکدیگرند. پس بین دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید باشد که مشمول رحمت او شوید». (سوره ی حجرات،آیه ی۱۰)
«یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن انّ بعض الظنّ اثم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان های بد بپرهیزید چرا که بعضی از گمان ها گناه است.» (سوره ی حجرات،آیه ی۱۲)
در سوره حجرات بعضی از واژه ها از تکرار چشمگیری برخوردار است که مهم ترین آنها عبارتند از واژه های«الله»، «ایمان»، «تقوا»، «علم»و «رحمت».
تکرار نام و صفات خداوند
در این سوره نام جلاله«الله» ۲۷ بار تکرار شده،و در بعضی از آیات دو مرتبه ذکر شده است. همچنین نام های دیگر خداوند که در انتهای آیات آمده است و شاید علت آن متمرکز ساختن اذهان مؤمنان به حضور و شهود و علم خداوند است بر عملکرد مؤمنان و اینکه خداوند همه جا حضور دارد و بر کارهای ما آگاه است،مانند:
«انَّ الله سمیع علیم»،«والله غفور رحیم»،«والله علیم حکیم»،«انَّ الله تواب رحیم»،«انّ الله علیم خبیر»،«والله بکل شیءٍ علیم»،«والله بصیر بما تعملون».
ایمان
در این سوره ۱۵ بار مشتقات کلمه«ایمان» به کار رفته است. واژه ایمان ۴ مرتبه و کلمه«آمنوا» ۶ بار و نیز کلمه مؤمنون ۲ مرتبه و کلمات«امنّا»،«مؤمنین» و«تؤمنوا» هر کدام یک مرتبه به کار رفته است.
از نکات آموزنده این سوره مقایسه بین ایمان و اسلام است که در آیات ۱۴ تا ۱۷ به طور واضح بیان شده است. اسلام،گفتن شهادتین و تسلیم(زبانی) به دین خداست در حالی که ایمان،اعتقاد قلبی و تسلیم روحی به آن است و نشانه ی پایبندی و التزام به همان دستورات اخلاقی و توصیه شده در سوره می باشد.
در این سوره در مقابل ایمان از ۳ واژه«کفر»،«فسوق» و«عصیان» نام برده شده،که هر یک از جهتی نشانگر فقدان ایمان است.
«ولکن الله حببّ الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم و کرّه الیکم الکفر و الفسوق و العصیان اولئک هم الراشدون؛ …ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده و کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است کسانی که دارای این صفاتند هدایت یافتگانند.» (آیه ی۷)
ایمان،یعنی شکر نعمتهای الهی، پایبندی به حدود و مقررات الهی و اطاعت از خدا و رسول و دستورات ایشان، کسانی که به چنین خصلتهایی آراسته باشند به تعبیر قرآن آنها رشد یافتگان هستند.
«کفر» ناسپاسی نسبت به نعمتهای خداوند، «فسق» خارج شدن از دایره حلال وحرام و حدود الهی است و«عصیان» مقابل اطاعت و فرمانبرداری می باشد وهرسه واژه در مقابل ایمان قرار دارند.
تقوا
ایمان بیش از هر چیز به نیروی تقوا نیازمند است و تنها با داشتن تقواست که می توان از لغزشگاه های ایمان، یعنی کفر،فسوق و عصیان مصون ماند.
ایمان گذشتن از مرحله زبانی و ظاهری و رسیدن به باور قلبی و روحی است، التزام و پایبندی به اخلاق و انسانیت و محبت که از مصادیق آن اجتناب از صفات ناپسندی است که در این سوره از آن نهی شده است،تنها با نیروی تقوا ممکن است. معروفترین آیه ای که در رابطه با تقوا در قرآن آمده است نیز در این سوره قرار دارد.
«ان اکرمکم عنداللّه اتقاکم؛گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شما است». (سوره ی حجرات،آیه ی۱۳)
علم
کلمه دیگری که در این سوره مورد توجه می باشد علم خداوند است.این کلمه ۶ مرتبه به کار رفته و در آیه اول و آخر تکرار شده است.
علم و آگاهی از اینکه خداوند از جزئیات اعمال و نیات ما مطلع است و اگر چنین یقینی بر انسان حاصل گردد خشیت و خشوع قلبی، انسان را از ارتکاب معاصی باز می دارد و گرنه غفلت نسبت به حضور پروردگار انگیزه ای برای تقوا باقی نمی گذارد،این سوره توجه انسان را جلب می کند بر این که خداوند بر جزئیات اعمال انسان وقوف کامل دارد.
رحمت
انسان موقعی می تواند از سوء ظن، غیبت، بدگمانی، تجسس، لقب زشت دادن به دیگران و …اجتناب کند که قلب خود را از عداوت و کینه و حسد پاک گرداند و آماده عشق و محبت باشد. تا دوستی و مودّت جایگزین دشمنی و عداوت نگردد،دستورات اخلاقی توصیه شده،عملی نمی گردد.
در آیات متعددی از این سوره«رحیم» بودن خداوند بیان شده است تا احساس و عاطفه انسان را برای عفو و گذشت و محبت به دیگران آماده کند. اگر انسان رحمت و مغفرت الهی را نسبت به گناهانی که کرده آرزومند باشد خود نیز راحت تر از گناه دیگران چشم پوشی می کند.
به امید آنکه فرد فرد ما بتوانیم این نکات اخلاقی آموزنده را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم تا بدین وسیله برای مراحل بالاتر آمادگی لازم را کسب کنیم.
۱٫علامه طباطبایی، تفسیر المیزان،ج ۱۸،ص۴۵۵٫
منبع:چشمه تلاوت