پاسخ:
آیات و روایاتی که در مورد آسمانهای هفتگانه وارد شده اند بسیار زیادند به طوری که اگر روایات مربوط به آن یکجا جمع شوند کتابی حجیم را تشکیل می دهند. تفسیر این گونه آیات و روایات نیز کار آسانی نیست و اکثر مفسرین از تفسیر شایسته این گونه آیات و روایات فرومانده اند.
برخی از مفسرین معتقدند که این آسمانها، آسمانها مادی هستند و هر کدام آن را به گونه ای توجیه کرده اند. مثلا برخی گفته اند مراد از هفت آسمان هفت طبقه جو است و برخی دیگر گفته اند مراد از آن هفت جرم فلکی هستند که با چشم غیرمسلح دیده می شوند. یعنی خورشید، عطارد، زهره، ماه، مریخ، زحل و مشتری، برخی نیز گفته اند مراد از هفت آسمان هفت فلکی هستند که این اجرام هفتگانه روی آنها مستقرند. برخی از اندیشمندان نیز گفته اند هفت سیاره مثل زمین در عالم وجود دارند که هر کدام نیز آسمانی برای خود دارند، برخی نیز گفته اند کل عالم ما که متشکّل از میلیاردها کهکشان است آسمان اول است و این عالم ما خود داخل یک عالم دیگر است و آن عالم نیز داخل در عالم دیگری است تا برسد به آسمان هفتم، این تفسیر از فرضیه عوالم پیازی که در کیهان شناسی مطرح است،گرفته شده است. برخی نیز احتمال داده اند که آسمان اول همین عالم سه بعدی ماست و آسمان دوم عالمی چهاربعدی است و آسمان سوم، پنج بعدی است و …و آسمان هفتم،عالمی ۹ بعدی است ؛وچون هربعد برتری بر بعد پایینتر احاطه دارد بنابراین آسمانهای هفتگانه تودر تو خواهند بود . البته ممکن است طبق نظریه نسبیت عامّ اینشتین ، این عالم محسوس ما را چهاربعدی دانست که در آن صورت آسمان هفتم ده بعدی خواهد بود و جالب این است که امروزه در فیزیک نظری بحث عالم ده بعدی نیز مطرح است.
همه ی این نظرات مبنی بر این هستند که ما آسمانهای هفتگانه را آسمانهای مادی بدانیم لکن هیچکدام این نظرات اثبات نشده اند و اکثر آنها با ظاهر آیات و روایات ناسازگارند. در بین این نظرات دو نظریه اخیر از این جهت که آسمانهای دوم به بالا را خالی از ستاره می دانند و آسمانها را طبقه، طبقه و محیط به هم می دانند، قابل تأمّلند ولی تا زمانی که اثبات نشده اند نمی توان آنها را بر آیات تطبیق نمود. حتی اگر اثبات هم شوند باز معلوم نیست که منظور آیات صرفا همین آسمانها باشد.- البته فیزیکدانهایی که این دو نظریه مطرح کرده اند اشاره ای به تعداد عوالم نکرده اند-
نظریه دوم در باب آسمانهای هفتگانه این است که این آسمانها غیرمادی و اموری مجرّدند. برخی گفته اند که آسمان اول مادی و شش آسمان دیگر مجردند، برخی نیز همه آسمانهای هفتگانه را مجرد دانسته اند. همچنین برخی این آسمانها را آسمانهای برزخی دانسته اند ولی عده ای گفته اند برخی از آنها برزخی و برخی دیگر فوق برزخی و از عالم عقولند.
با بررسی آیات و روایات مربوط به آسمانهای هفتگانه چنین به نظر می رسد که در برخی موارد مراد از آسمانهای هفتگانه، آسمانهای مادی است و در برخی موارد دیگر مراد از آنها، آسمانهای معنوی و مجرد است. لذا به نظر می رسد که باید بین این دو گونه روایات و آیات جمع کرد، در خود روایات نیز گاه بین این دو مطلب جمع کرده اند. کسی از امیرالمؤمنین(ع) پرسید: فاصله بین زمین و آسمان چه اندازه است. فرمودند: « مدّالبصر و دعوه المظلوم؛ به اندازه برد چشم و دعای مظلوم». در این روایت حصرت علی(ع) حکم هر دو آسمان را بیان فرمودند. یعنی فاصله آسمان محسوس تا زمین به اندازه برد بینایی انسان است و فاصله آسمان معنوی تا زمین به اندازه برد دعای مظلوم است.
علامه طباطبایی در جمع بین این دو گونه آیات و روایات فرموده اند: « جمع میان این دو حکم از آن جهت است که آن دو در حقیقت با یکدیگر متحدند و نسبت میان آنها، نسبت ظاهر و باطن است.»
با این مبنای اخیر ما سه احتمال را در مورد آسمانهای هفتگانه مطرح می کنیم.
۱٫ اینکه زمین ما اوّلین زمین و آسمان ما(کل کیهان ) آسمان اول باشدکه به زینت ستارگان آراسته شده است و زمین دوم، زمینی است کهاز حیث وجودی در پایین ترین مرتبه عالم برزخ است و آن زمین ، باطن و حقیقت این زمین مادی بوده و خود غیرمادی و مجرد است. آن زمین برزخی نیز آسمانی دارد که آن هم غیرمادی بوده و باطن آسمان مادی است. خود آن زمین و آسمان دوم نیز باطنی دارند که مجردتر از زمین و آسمان دوم است و آن زمین و آسمان سوم است و به همین ترتیب هفت زمین و هفت آسمان وجود خواهد داشت که به ترتیب باطن همند و هفتمین زمین و آسمان در اوج تجرد است و جایگاه ملائک عظام است و بر همه عوالم پایین تر از خود احاطه وجودی دارد. رابطه این هفت عالم مثل رابطه صور ذهنی،ذهن ، روح و من است.
ذهن بر صور ذهنی احاطه وجودی دارد و روح بر ذهن محیط است و «من» بر روح احاطه وجودی دارد؛ به همین صورت آسمان هفتم بر همه آسمانها احاطه وجودی دارد و آسمان ششم نیز بر پنج آسمان پایین تر از خود احاطه وجودی دارد و …
۲٫ زمین و آسمان مادی(کل کیهان) زمین اولند و پایین ترین مرتبه برزخ آسمان اول است . باز کل کیهان به علاوه ی پایین ترین مرتبه برزخ (آسمان اول) زمین دومند و مرتبه بالاتر برزخ آسمان دوم است و به همین ترتیب هر آسمانی نسبت به آسمان بالاتر از خود زمین محسوب می شود. چون هر محیطی نسبت به محاط آسمان است و هر محاطی نسبت به محیط زمین است. بنابراین تمام عالم نسبت به آسمان هفتم زمین هفتم خواهد بود.
۳٫ عالم ماده دارای هفت زمین و هفت آسمان مادی است- یا به صورت مدل جهان پیازی یا به صورت مدل جهان ۹ یا ۱۰ بعدی یا هر مدل دیگر- و هر زمین و آسمانی دارای باطنی مجرد است و چون هر آسمان مادی بزرگتر و محیط بر آسمان کوچکتر است باطن آن آسمان نیز بر باطن آسمان کوچکتر احاطه وجودی دارد.
اینها پاره ای از نظریات بود که خدمت شما بیان شد ولی واقع مطلب این است که هنوز فهم قطعی در مورد هفت آسمان برای بشر امروزی حاصل نشده است و هنوز این بحث نیاز به کنکاش جدی و فراگیر دارد ولی متأسفانه در این باب کار چندانی نشده است و البته تحقیق در این موضوع نیز کار آسانی نیست. حدود ۱۰ جلد از کتاب بحارالانوار درباره آسمان و جهان است و اگر کسی بخواهد حرف نهایی را در این باب بزند باید تمام این ۱۰ جلد روایت را مورد پژوهش جدی قرار دهد و افزون بر آن باید با علم فیزیک نوین نیز به حد کافی آشنا باشد. امید است که نسل های بعدی به این کار مهم و سخت اقدام کنند.