پایگاه قرآنی بشرا

سلام خوش آمدید

۱۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

چرا نماز میخوانیم فلسفه نماز چیست؟

نماز از ارکان عبادات حق است ، بنابراین اول باید بدانیم چرا خداوند را عبادت می کنبم تا آنگاه فلسفه نماز نیز روشن گردد. یکی از پایدارترین و قدیمی ترین تجلیات روح آدمی و یکی از  اصیل ترین ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است ، هر زمان و مکانی که بشر وجود داشته است ، نیایش و پرستش نیز وجود داشته است .

 

پیامبران پرستش را نیاوردند و ابتکار نکردند ، بلکه نوع پرستش را یعنی نوع آداب و اعمالی که باید پرستش به آن شکل صورت گیرد به بشر آموختند . احساس نیایش ، احساس و نیاز غریزی است به کمالی برتر که در او نقصی نیست و جمالی که در آن زشتی وجود ندارد ، انسان در حال پرستش از وجود محدود خویش می خواهد پرواز کند و به حقیقتی پیوند یابد که در آنجا نقص و کاستی و فنا و محدویت وجود ندارد و به قول –اینشتاین – دانشمند بزرگ عصر ما : در این حال فرد به کوچکی آمال و اهداف بشری پی می برد و عظمت و جلالی را که در ماورای امور و پدیده ها در طبیعت و افکار تظاهر می نماید حس می کند .

 

لذا پرستش جزء غرائز ذاتی و فطری بشر است ، یعنی بشر فطرتا گرایش دارد که یک چیز را تقدیس و تنزیه کند و خویشتن را به او نزدیک کند پیام قرآن این است که ای انسان ! رب خود ،پروردگار خود ،صاحب اختیار خودت را بپرست . الذی خلقکم و الذین من قبلکم : کسی که شما و گذشتگان شما را آفریده است .

 

پرستش نوعی رابطه خاضعانه و ستایشگرانه و سپاسگرانه است که انسان با خدای خود برقرار می کند . عبادت و پرستش علاوه براینکه نیاز فطری بشر است ، راز آفرینش انسان نیز عبادت است و ماخلقت الجن و الانس الا لیعبدون (همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای اینکه مرا پرستش کنند )  عبادت یک پیمان الهی است که انسان در روز ازل با خدای خود پیمان عبودیت بسته است الم اعهدالیکم یا بنی ان لاتعبد و الشیطان انه لکم عدو مبین ،و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم . (ای بنی آدم ، آیا من با شما پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید و مرا پرستش کنید که راه راست است و شما را به سعادت می رساند .) عبادت ماموریت انسان است .

 

وما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین ....؟ ( آیا مامور نشدید که فقط خدا را خالصانه پرستش کنید ) اکنون که روشن شد عبادت و پرستش از غرایز ذاتی و از نیازهای  فطری انسان است جایگاه نماز در پرستش و عبودیت روشن می شود : نماز عالی ترین تجلی پرستش و عبادت است ، زیرا پرستش یا قولی است یا عملی . و نماز هر دو را  در بر دارد چون اذکار نماز مانند قرائت حمد و سوره ، ذکر رکوع و سجود و تشهد عبادت قولی است و قیام و رکوع و سجود عبادت عملی است نماز رفیع ترین و با اهمیت ترین جایگاه را در عبادات دارد  و در راس آنها می باشد نماز منبع تغذیه روح انسان وامداد الهی است

 

انسان با نماز می تواند قوت بگیرد و انرژی در جهت نیل به کمالات حاصل کند . واستعینوا و بالصبر  الصلاه.... (از نماز استمداد کنید ...) کسی که می خواهد یک مسلمان واقعی و مجاهد نیرومند باشد باید نماز خوان خالص و مخلص باشد علی (ع) در آخرین وصایایش که در واپسین لحظات عمر آن حضرت بود فرمود: الله الله فی الصلوه فانها عمود دینکم : ( خدا را خدا را ، درباره نماز که نماز استوانه خیمه دین شماست امام صادق(ع) در آخرین نفس های عمر با برکت خویش فرمودند : لن تنال شفاعتنا مستخفا بالصلاه (هرگز شفاعت ما به مردمی که نماز را سبک بشمارند، خواهد رسید ) . نماز بنیان اعتقادی انسان را به مبداء و معاد تقویت می کند . از حضرت علی (ع) سئوال شد : چرا ما دوبار سجده می کنیم . امیر مومنان (ع) این آیه را خواند : منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها نخرجکم تاره اخری . یعنی سجده یاد آور قیامت و صحنه محشر و مبعوث شدن انسان است .

 

شخصی از امام صادق (ع) پرسید : برترین چیزهایی که بندگان با آن به پروردگارشان تقرب می جویند و نزدیک می شوند چیست ، حضرت فرمودند : بعد از معرفت و شناخت (خداوند متعال ) من بهتر از نماز نمی دانم . و همین اهمیت نماز است که نسبت به کوتاهی به آن شدیدا نهی شده است از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود: مبادا  نماز خود را ضایع سازید ، زیرا هرکس که نماز خود را ضایع نماید خدا او را با قارون و فرعون و هامان محشور نماید ، و برخدا حق است که او را با منافقان در آتش افکند ، پس وای برکسی که بر نماز خود مواظبت و نگهبانی ننماید .

 

سبب عزت موجود نماز است نماز              زینت درگه معبود نماز است نماز

بی نماز از نظر لطف خدا محروم است         شرع را مقصد و مقصود نماز است نماز

شاه عطشان که همه عاشق و دیوانه اوست   گفت عز و شرف و جود نماز است نماز

منبع:پایگاه آنلاین شهداء

چهل حدیث درباره سیروسفر
١ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
سافِروا تَصِحّوا و تَغنَموا.
مسافرت کنید تا سالم و تندرست بمانید و بهره‌ها نصیبتان گردد. (مواعظ عددیه، ص ١٢)
 
٢ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
سافِروا فَاِنَّکُم اِنْ لَم تَغنَموا مالاً أَفَدتُم عَقلاً.
بروید مسافرت کنید. در سفر اگر نفع مالی عایدتان نشود (لااقل) از فوائد عقلانی و تجربی آن بهره‌مند خواهید شد. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٤٠)
٣ـ «امام رضا(علیه‌السلام)»:
وَ مِن دُعاءِ السَّفَرِ (التَّوَسُّلُ بِالاِمامِ علیِ‌بنِ موسی‌الرضا علیه‌السلام وَ تَقول: «اللّهُمَّ اِنّی أسألُکَ بِحَقِّ وَلیِّکَ عَلیّ‌بنِ موسی‌الرِّضا علیه‌السلام اِلاّ ما سَلَّمتَنی بِه فی جَمیعِ اَسفاری فی البَراری وَالبِحارِ وَ الجِبالِ وَالقِفارِ والأودِیَةِ والغِیاضِ مِن جَمیعِ ما اَخافُهُ و اَحذَرُهُ اِنَّکَ رَؤفٌ رَحیم» 
در آداب سفر آمده است که به حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیها السلام توسل بجویید و بگویید (دعای بالا را بخوانید) و آمده است که سفر متعلق به امام رضا علیه‌السلام دارد. (مستدرک، ج ٨، ص ١٣٤)
٤ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
لایَخرُجُ الرَّجُلُ فی سَفرٍ یَخافُ مِنهُ علی دِینِهِ و صَلاتِهِ.
انسان نباید به سفری برود که در آن بر دین و نماز خود احساس خطر و آسیب نماید. (وسائل، ج ٨، ص ٢٤٩)
٥ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
الرَّفیقُ ثُمّ الطّریقُ.
برای سفر، اول هم‌سفر (بعد سفر) (مستدرک، ج ٨، ص ٢٠٩)
٦ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
لاتَصحبَنَّ فی سَفَرِکَ مَن لایَری لَکَ مِنَ الفَضلِ عَلَیهِ کَما تَری لَهُ عَلیکَ.
با کسی که فضل و منزلتی که تو برای او قائل هستی برای تو قائل نباشد هیچ‌وقت مسافرت نکن. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٥١)
٧ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
خیرُ الرُّفقاءِ أربَعَةٌ.
در سفر تعداد هم‌سفران از همه بهتر چهار نفر است. (مستدرک، ج ٨، ص ٢١٣)
٨ـ «امام موسی‌کاظم(علیه‌السلام)»:
لاتَخرُجْ فی سفرٍ وَحَدَکَ فَاِنَّ الشّیطانَ مَع الواحِدِ وَ هُوَ مَن الاِثنَینِ أَبعَدُ.
به تنهایی مسافرت مکن که شیطان با مسافر یک نفری همدم می‌شود و از مسافران دونفری فاصله می‌گیرد. (المحجَّة‌البَیضاء، ج ٤، ص ٥٩)
٩ـ امام موسی‌بن‌جعفر(ع):
مَن خَرجَ وَجِدَهُ فی سَفرٍ فَلیَقُلْ «ما شاءَاللهُ لاحَولَ و لاقُوَّةَ اِلاّ بِالله اَللّهُمَّ آنِسْ وَحشَتی وَ أَعِنّی عَلی المحجَّة‌البَیضاء وَحدَتی وَ أَدِّ غَیبَتی»
کسی که در سفر به تنهایی مسافر می‌کند این دعا را بخواند «ما شاءَاللهُ لاحَولَ و لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللِه اَللّهُمَّ آنِسْ وَحشَتیِ وَ أَعِنّیِ عَلی وَحدَتیِ وَ أَدِّ غَیبَتیِ» (وسائل، ج ٨، ص ٢٨٩)
١٠ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
مَنْ اَرادَ سَفَراً فَأَخَذَ بعُضادَتَیْ بابِ مَنزِلِهِ فَقَرَأ اِحدی عَشَرَةَ مَرّةً «قُل هُوَ اَللهُ أَحد» کانَ اللهُ حارساً لَهُ حَتّی یَرجِعَ.
کسی که عازم سفر باشد چنانچه چهارچوب درب منزل را با دست‌های خود بگیرد و سورة مبارکة «قُل هوالله احد» را یازده مرتبه بخواند تا زمان مراجعت در حفظ و حراست خداوند خواهد بود. (سفینه، ج ١، ص ٦٢٦)
١١ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اذا اَرَدتَ سَفراً فَتَوضَّأ وُضُؤَ الصّلاةِ وَاجمَعْ أَهلَکَ وَصَلِّ رَکعَتَین فَاذِا سَلَّمتَ فَقُل «اَللّهمَّ اِنّی اَستَودِعُکَ السّاعَةَ نَفسی وَ أهلی، اللّهُمَّ أنت الصّاحِبُ وَ انتَ الخَلیفَةُ».
زمانی که عازم سفر شدی وضو بگیر و در کنار خانواده‌ات دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن خود و آنها را به خدا بسپار و بگو «اَللّهمَّ اِنّی اَستَودِعُکَ السّاعَةَ نَفسی وَ أهلی، اللّهُمَّ أنت الصّاحِبُ وَ اَنتَ الخَلیفَةُ». (بحار، ج ٧٦، ص ٢٤٢)
١٢ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
إفتَتِحْ سَفَرکَ بِالصَّدقَةِ وَ اخرُجْ اِذا بَدالَک فَاِنَّکَ تَشترَیِ سَلامَةَ سَفَرِکَ.
در وقت مسافرت (حتی در روزهای نحوست که سفر مناسب نیست) سفرت را با دادن صدقه آغاز کن و سلامتی خود را تأمین نما. (بحار، ج ١٠٠، ص ١٠٣)
١٣ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
عَلَی العاقِلِ أنْ لایَکونَ ظاعِناً اِلاّ فی‌ثلاثٍ: تَزَوُّدٍ لِمَعادٍ أَو مَرَمَّةٍ لِمعاشٍ اَو لَذَّةٍ فی غیرِ مُحَرّمٍ.
انسان عاقل جز برای یکی از سه چیز مسافرت نمی‌کند: یا برای نیل به معارف الهی و ذخیره برای روز معاد، یا جهت درآمد و تحصیل معاش و یا برای سیاحت و سرور در غیر امور حرام و نامشروع. (المحجَّة‌البَیضاء، ج ٤، ص ٥٦ ـ ٥٥)
١٤ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
السَّفَرُ میزانُ القَومِ!
سفر (در حقیقت) یک محک و میزان شناسایی مردمان است! (در مسافرت حقیقت و باطن اشخاص آشکار می‌گردد) (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٤٠)
١٥ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
الخاتَمُ العَقیقُ امانٌ فی‌السَّفر.
در سفر، انگشتر عقیق در دست داشتن باعث حفاظت و ایمنی است. (مستدرک، ج ٨، ص ٢١٨)
١٦ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
مَا اصْطَحَبَ اِثنان اِلاّ کانَ اَعظمُهُما أجراً و اَجَهُّمُا اِلَی اللهِ اَرفَقُهُما بِصاحِبِه.
دو نفر که همراه یا همسفر می‌شوند آن کس پاداش او عظیم‌تر و نزد خدا محبوب‌تر است که نسبت به همدم خود مهربان‌تر و عطوفت بیشتری داشته باشد. (وسائل، ج ٨، ص ٣٠٢)
١٧ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
حَقُّ علَی المُسلِم اِذا ارادَ سَفراً أَنْ یُعلِمَ اِخوانَهُ و حقٌّ علی اِخوانِهِ اذا قَدِمَ أنْ یَأتُوهُ.
بر هر مسلمانی که ارائه سفر دارد لازم است که برادران دینی خود را اعلام کند، و بر آنان نیز لازم است که بعد از مراجعت از سفر به دیدار و ملاقات او بروند. (وسائل، ج ٨، ص ٣٢٩)
١٨ـ «مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»:
اذا رَکِبتُمُ الدَّوابَّ فَاذکُروا الله عَزّوَجلَّ و قولوا «سُبحانَ الّذی سَخَّرَ لَنا هَذا وَ ماکُنّا لَهُ مُقرِنینَ و اِنّا اِلی رَبِّنا لَمُنقَلِبون»
هر وقت بر مَرکَب (وسیله نقلیه) سوار شدید خدای متعال را یاد کنید و بگویید: «سُبحانَ الّذی سَخَّرَ لَنا هَذا وَ ماکُنّا لَهُ مُقرِنینَ و اِنّا اِلی رَبّنا لَمُنقَلِبون» (خصال، ج ٢، ص ١٦٨)
١٩ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
ما یَقرَأَ أحَدٌ «اِنا اَنزَلناهُ» حینَ یَرکَبُ دابَّتهُ اِلاّ نَزَلَ مِنها سالماً مَغفوراً لَه.
هر کس هنگام سوار شدن بر مَرکَب (وسیله نقلیه) سورة مبارکة «انا انزلناه» را بخواند سالم و آمرزیده از آن پیاده خواهد شد. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٤٢)
٢٠ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اذا سافرْتَ مَعَ قَومٍ فَأکثِرِ اِسْتِشارَتَهُم فی أَمرکَ.
هر گاه با عده‌ای هم‌سفر شدی، در امور خودت، زیاد با آن‌ها مشورت کن. (وسائل، ج ٨، ص ٢٦٥)
٢١ـ «امام رضا(علیه‌السلام)»:
ثلاثٌ مِن المُرُوَّةِ فی السَّفرِ: بَذلُ الزّادِ وَ حُسنُ الخُلقِ وَ الم‍ِزاحُ فی غَیرِ المَعاصی.
سه خصلت در سفر نشانة مروّت و جوانمردی است: توشه و ساز و برگ خود را در اختیار همسفران قرار دادن، اخلاق و رفتار خوش داشتن و مزاح و شوخی‌های خالی از گناه. (خصال، ج ١، ص ١٥٧)
٢٢ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
مَن أَعانَ مُؤمناً مسافراً فرَّجَ اللهُ عَنهُ ثَلاثاً و سَبعینَ کُربَةًَ و اجارَهُ فی‌الدُّنیا و الإخِرَةٍ مَنَ الغَمِّ وَ الهَـمِّ.
کسی که یک مسافر مؤمنی را یاری کند خداوند هفتادوسه گرفتاری او را رفع می‌کند و در دنیا و آخرت وی را از همّ و غمّ محفوظ خواهد داشت. (وسائل، ج ٨، ص ٣١٤)
٢٣ـ «امام محمدباقر(علیه‌السلام)»:
مِن فِقهِ المُسافِرِ حِفظُ نَفقَتِه.
از لوازم تعقل و درایت یک مسافر، حواس‌جمعی و محافظت از مال و مخارج او است. (سفینه، ج ١، ص ٦٢٧)
٢٤ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
اِذا نَزلْتَ مَنزِلاً فَقُل «اللّهُمَّ اَنزِلنی مُنْزَلاً مُبارکاً وَ اَنتَ خَیرُ المُنزِلین» تُرزَقْ خَیرَهُ و یُدفعْ عَنکَ شَرُّهُ.
هرگاه در مسافرت در جایی و محلّی پیاده شدی این دعا را بخوان تا خیر آن مکان به تو برسد و شرّش دفع گردد. «اللّهُمَّ اَنزِلنی مُنَزلاً مُبارکاً وَ اَنتَ خَیرُ المُنزِلین» (الفقیه، ج ١، ص ١٠٦)
٢٥ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
السّفرُ قِطعةٌ مِن العذابِ، فإذا قَضی اَحدُکُم سَفَرهُ فلیُسْرِعِ العَودَ اِلی اَهلِه.
سفر (در واقع) مقطعی است از رنج و محنت. هر زمان که مسافرت یکی از شما به پایان رسید هر چه زودتر به نزد خانواده‌اش مراجعت نماید. (وسائل، ج ٨، ص ٣٣٠)
٢٦ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
مَن سافَرَ أَو تَزَوَّجَ وَ القَمَرُ فی‌العَقربِ لَم یَرَ الحُسنی.
زمانی که قمر در عقرب باشد، اگر کسی مسافرت کند یا ازدواج نماید برایش میمنت نخواهد داشت. (مستدرک، ج ٨، ص ١٢١)
٢٧ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اذا اُعسِرَ اَحدُکُم فَلیَخرُجْ ولایَغُمُّ نَفسَهُ و اَهلَهُ.
زمانی که یکی از شما دچار عُسرت و تنگدستی شد به سفر برود و خود و خانواده‌اش را افسرده و غمگین ننماید. (مستدرک، ج ٨، ص ١١٥)
٢٨ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
مِن السُّنَّةِ اِذا خَرَجَ القومُ فی سَفَرٍ أنَ یُخرِجوا نَفَقَتَهُم فَاِنّ ذلِکَ أَطیَبُ لِأَنفُسِهِم و أحْسَنُ لِأَخلاقِهمِ.
یکی از سنَّت‌های اسلامی، عده‌ای که به سفر می‌روند توشه و ساز و برگ خود را از هم‌سفرانشان دریغ نکنند، این عمل مسلماً برای همگان گواراتر و در خُلقیّات آنان اثر نیکوتری خواهد داشت. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٥١)
٢٩ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اذا اَردْتَ سَفراً فلا تضَعْ رِجلَکَ فی‌الرِّکابِ حَتّی تُقدِّمَ بَینَ یَدَیکَ صَدَقةً قلَّ اَم کَثُرَ و کُلَّما اَکثَرتَ صَدَقَتکَ کان اَقضی لِحاجَتِکَ.
هر زمان که ارادة سفر کردی قبلاً و پیش از آن که سوار بر مَرکب (وسیلة نقلیه) شوی صدقه بده خواه کم باشد یا زیاد. (البته) صدقه هر چه بیشتر باشد خواسته‌هایت را بهتر تأمین می‌کند. (بحار، ج ٧٦، ص ٢٤٢)
٣٠ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
سیّدُ القَومِ خادِمُهُم فی ‌السَّفَر.
آقا و سَرور قوم آن کسی است که در سفر، خدمت‌گذار و قائم به خدمات ایشان باشد. (المحجّة‌البَیضاء، ج ٤، ص ٦١)
٣١ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
کانَ علیُّ بن الحُسنِ علیه‌السلام لایُسافِرُ اِلاّ مَعَ رِفقَةٍ لایَعرِفونَهُ وَ یَشتَرِطُ عَلَیهم أَن یَکونَ مِن خُداّمِ الرِّفقَةِ فیما یحتاجونَ اِلیه.
امام زین‌العابدین(علیه‌السلام) هر گاه مسافرت می‌کرد به طور ناشناس با گروهی همسفر می‌شد و با آنان شرط می‌کرد هر چه بدان نیازمند بودند خدمتگزار آن‌ها باشد. (وسائل، ج ٨، ص ٣١٥)
٣٢ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
مَن قَرَأَ آیةَ الکُرسی (فی‌السفر) فی کُلِّ لَیلَهٍ سَلِمَ وَ سَلِمَ ما مَعَهُ.
کسی که در سفر هر شب آیت‌الکرسی بخواند خود و آنچه به همراه او است سالم و محفوظ خواهند ماند. (سفینه، ج ١ ص ٦٢٧ )
٣٣ـ «امام رضا(علیه‌السلام)»:
اذا رَکِبَ الرّجُلُ الدّابَّةَ فَسمَّی رَدِفَهُ مَلَکٌ یَحفَظُهُ حَتّی یَنزِلَ، فإن رَکِبَ وَ لَم یُسَمٍّ رَدِفَهُ شَیطانٌ!
در وقت سوار شدن بر مرکب (وسیلة نقلیه) اگر شخص «بسم‌الله الرحمن الرحیم» بگوید فرشته‌ای در کنار او می‌نشیند و تا وقت پیاده شدن از وی حفاظت می‌کند و اگر نگوید، در آنجا شیطان همدم و هم‌نشین او خواهد بود! (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٤٨)
٣٤ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
کان رَسولُ الله صلی‌الله علیه و آله فی سَفرهِ اِذا هَبَطَ سَبَّحَ وَ اِذا صَعِدَ کَبَّر.
رسول‌اکرم صلی‌الله علیه و آله و سلم در سفر در سراشیبی‌ها تسبیح خدا می‌کرد (سبحان‌الله می‌گفت) و در سربالایی‌ها تکبیر (الله‌اکبر) می‌گفت. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٦١)
٣٥ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
(فی‌السفر) عَلَیکَ بِقِراءَةِ کتابِ اللهِ عزَّوَجَلَّ ما دُمتَ راکباً و عَلیکَ بِالتَّسبیحِ ما دُمتَ عاملاً وَ علیکَ بِالدُِعاءِ ما دُمتَ خالیاً.
در مسافرت‌ها بر تو باد که در حال سواری قرآن بخوانی و هنگام تکاپو و مشغولیّت ذاکر و تسبیح‌گو باشی و در فواصل فراغت به دعا و نیایش بپردازی. (الفقیه، ج ١، ص ١٠٥)
٣٦ـ «امام زین‌العابدین(علیه‌السلام)»:
حِجّوا وَاعتَمِروا تَصِحَّ اَبدانُکُمَ و تَتَّسِعْ اَرزاقُکُم وَ تُکفُوا مَؤوناتِکُم و مَوؤُناتِ عِیالِکم.
حج و عمره به جا بیاورید تا بدن شما سالم و روزی شما فراخ گردد و نیازمندی‌های خود و خانواده‌تان برآورده شود. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٤٢)
٣٧ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
مِن سَعادَةِ المَرءِدابَّةٌ یَرکَبُها فی حوائِجِه وَ یَقضیِ عَلَیها حَوائِجَ اِخوانِه.
یکی از سعادت‌های شخص، داشتن یک مرکب (وسیلة نقلیه) است که با آن حوائج خود را تأمین کند و نیز نیازمندی‌های برادران دینی خود را برآورده نماید. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٦٢)
٣٨ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
اذا قَدِمَ الرّجُلُ مِن السَّفَرِ و دَخَل مَنزِلَهُ یَنبَغی أَن لایَشتَغِلَ بِشَیءٍ حَتّی یَصُبَّ علی نَفسِهِ الماءَ وَ یُصَلِّیَ رَکعَتَین وَ یَسجُدَ وَ یَشکُرَاللهَ مِأةَ مَرَّةٍ.
سزاوار است مسافر وقتی از سفر مراجعت کرد و وارد منزل شد قبل از هر چیز روی سر و بدن خود آب بریزد (حمام بگیرد) و (به شکرانه سلامتی) دو رکعت نماز بخواند بعد به سجده برود و صد مرتبه شکر خدا را به جا آورد. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٦١)
٣٩ـ «پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»:
اذا خَرَجَ اَحدُکُم الی سَفَرٍ ثُمَّ قَدِمَ عَلی اَهلِهِ فَلْیُهدِهِمَ وَ لْیُطرِفْهُم.
هر گاه یکی از شما به سفر رفت، در مراجعت هدیه و سوغاتی برای خانواده‌اش به همراه بیاورد. (بحار، ٧٦، ص ٢٨٣)
٤٠ـ «امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»:
مَن عانَقَ حاجّاً بِغُبارِهِ کانَ کَمَنِ استَلَمَ الحَجَرَ الأَسودَ.
کسی که با حاجی تازه‌وارد و از مکه رسیده معانقه کند گویا (سنگ) حجرالأسود را با دست خود استلام نموده است. (مکارم‌الاخلاق، ص ٢٦١)
منبع: شکوفه های حکمت
منبع دوم:پایگاه آنلاین شهداء
فوایدعلمی حجاب

حجاب در زبان عربی به معنی “‌پوشش‌”‌ است؛ زنان مسلمان باید موها و گردن‌شان را بپوشانند. هم‌چنین، بیش‌تر زنان مسلمان علاوه بر داشتن حجاب، از پوشیدن لباس‌های تنگ که برجستگی‌های بدن‌شان را نشان می‌دهند، خودداری می‌کنند. قرآن یکی از فواید حجاب را این‌گونه بیان می‌کند: “‌هر گاه از زنان رسول متاعی می‌طلبید از پس پرده طلبید، که حجاب برای آن‌که دل‌های شما و آن‌ها پاک و پاکیزه بماند، بهتر است‌.”‌ (سوره‌ی احزاب: آیه‌ی ۵۳)

در قرآن، الزام زنان مسلمان به رعایت حجاب اینگونه بیان شده است: “‌ ای پیامبر! به همسران‌ات و دختران‌ات و همسران کسانی که مؤمن هستند بگو: چادرهای‌شان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهای‌شان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد.] این [پوشش] به این‌که [به عفت و پاکدامنی] شناخته شوند نزدیک‌تر است، و در نتیجه [از سوی اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت‌”‌ (سوره‌ی احزاب: آیه‌ی ۵۹). بنابراین، به وضوح در قرآن ذکر شده است که زنان مسلمان باید حجاب را رعایت کنند. در عین حال، می‌توانید فواید حجاب را در ادامه این مقاله بخوانید.

۱. حجاب، زنان را از آزار و اذیت (به ویژه از جانب مردان) محافظت می‌کند

مردان معمولا علاقه دارند با نگاه کردن به برجستگی‌ها و بخش‌های خاصی از بدن زنان، خود را سرگرم کنند و لذت ببرند؛ و همین عامل، می‌تواند به آزار و اذیت زنان منجر شود. به علاوه، رعایت حجاب، زنان را از هرگونه آزار و اذیت (به ویژه از جانب مردان) محافظت خواهد کرد، زیرا بدن‌شان به وسیله‌ی حجاب پوشیده می‌شود.

۲. حجاب باعث تقویت پاکی و عفت در زنان می‌شود

حجاب، پاکی و عفت زنان مسلمان را به خود و دیگران یادآور می‌شود. یکی دیگر از فواید حجاب این است که نشان می‌دهد زنان در برابر تمام بدی‌ها و وسوسه‌های شیطانی محافظت می‌شوند؛ از این رو، آن‌ها معمولا پاک و عفیف هستند. هر چند، شخصیت خوب زنان نیز اصالت و حقانیت حجاب را تقویت می‌کند.

فواید حجاب ۳: حجاب به عنوان نمادی از تعهد عمل می‌کند

یکی دیگر از فواید حجاب این است که به عنوان نمادی از تعهد زن به یک مرد عمل می‌کند. هیچ کس دیگری حق ندارد به دنبال لذت‌جویی از آن‌ها باشد، زیرا آن‌ها تنها متعلق و متعهد به همسرشان هستند. به علاوه، حجاب می‌تواند به عنوان نمادی برای تعهد به خدا یا به مذهب اسلام نیز عمل کند.

۴. حجاب باعث می‌شود دیگران فقط بر شخصیت زن تمرکز کنند

رعایت حجاب به این معنی است که ویژگی‌های جسمی و زیبایی‌های زنان پوشیده ‌شوند؛ همین عامل باعث می‌شود، دیگران فقط بر شخصیت آن‌ها تمرکز داشته باشند. به این ترتیب، زنان محجبه نه به ویژگی‌های جسمی‌شان، بلکه به زیبایی‌های درونی‌شان افتخار می‌کنند.

فواید حجاب ۵: حجاب چشم و هم چشمی را کم می‌کند

زنان همواره در معرض رقابت‌ها و چشم و هم چشمی‌ها در خرید و استفاده از لباس‌های گران‌قیمت قرار دارند؛ حجاب از تاثیرات منفی این رقابت‌ها و چشم و هم چشمی‌ها و تنزل قدر و ارزش سایر زنان می‌کاهد. به علاوه، تمام زنان محجبه شبیه یکدیگر می‌شوند، و نمی‌توان آن‌ها را بر اساس قیمت لباس‌های‌شان قضاوت کرد.

۶. حجاب باعث بهبود عزت نفس زنان می‌شود

همان‌طور که حجاب باعث تقویت پاکی و عفت در زنان می‌شود، می‌تواند به بهبود عزت نفس آن‌ها نیز کمک کند. عزت نفس زنان بر اساس نحوه‌ی پوشش‌شان سنجیده می‌شود؛ و این در حالی است که رعایت حجاب یعنی بزرگ داشتن و حفظ عزت بدن زن. رعایت حجاب راهی است برای افزایش عزت نفس زنان؛ و شخصیت خوب زنان نیز می‌تواند عزت نفس‌شان را دو چندان کند.

۷. حجاب باعث بهبود سطح بهداشت زنان می‌شود

حجاب علاوه بر حفظ پاکی درون، باعث حفظ پاکی و بهداشت بدن زنان نیز می‌شود. از آن‌جا که بدن زنان با حجاب پوشیده می‌شود، در برابر آلودگی‌ها و سایر آسیب‌های احتمالی نیز محافظت می‌شود. طبق نتایج یک مطالعه، زنان محجبه ۴۰ تا ۶۰ درصد کم‌تر از دیگران گرما را از طریق سر از دست می‌دهند. از این رو، پوشاندن سر یا رعایت حجاب در ماه‌های سرد سال می‌تواند به حفظ سلامتی‌شان کمک کند.

۸. حجاب باعث می‌شود دیگران بر هوش و ذکاوت زن تمرکز کنند

وقتی بدن زن توسط حجاب پوشانده می‌شود، معمولا سایر آدم‌ها بر جنبه‌های دیگر زن، از جمله هوش و ذکاوت وی، تمرکز می‌کنند. شخصیت خوب، و هوش و ذکاوت زنان محجبه باعث خواهد شد در جامعه، و به خصوص در نگاه مردان، از ارزش بالاتری برخوردار باشند. زیرا زنان محجبه نه به ویژگی‌های جسمی‌شان،  بلکه به ارزش‌های درونی‌شان افتخار می‌کنند.

۹. حجاب باعث ایجاد احساس آرامش و آسایش خاطر می‌شود

از آن‌جا که رعایت حجاب می‌تواند خطر آزار و اذیت زنان را کاهش دهد، روح و روان زنان محجبه نیز آرام و آسوده خواهد بود. احساس آرامش و آسایش خاطر احتمالا به این دلیل ایجاد می‌شود که آن‌ها از قوانین اسلام تبعیت می‌کنند و با دوری از گناهان، احساس پاکی و عفت می‌کنند.

۱۰. حجاب باعث کاهش ارتکاب به گناه می‌شود

تمام زنان مسلمان ملزم به پوشاندن سر و بدن‌شان هستند. از آن‌جا که این مسئله یکی از دستورات الهی است، آن‌هایی که حجاب را رعایت نمی‌کنند، به احتمال زیاد بیش‌تر از زنان محجبه مرتکب گناه خواهند شد. به علاوه، هر چه انسان کم‌تر گناه کند، بیش‌تر به بهشت نزدیک می‌شود.

منبع:پایگاه آنلاین شهداء

همه چیزدرباره عیدقربان

عید قربان جلوه گاه تعبّد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است، و فصل قرب مسلمانان به خداوند، در سایه عبودیّت.

عید قربان فصل قربانی کردن عزیزها در آستان «عزیزترین» یعنی خداست. عید قربان مجرای فیض الهی و بهانه عنایت رحمانی به بندگان مؤمن و مطیع است. و هر کس بتواند رضای خویش را فدای رضای حق کند، از خواسته دل در راه خواسته خدا چشم بپوشد، و از داشته ها و خواسته ها بگذرد، به مرز عبودیت می رسد.

«قربانی» وسیله قرب به خداست و عید قربان روز تقرّب به پروردگار است. روز رها شدن از تعلّقات قربانی کردن تمنیّات در پیش پای اراده الهی است.

عید در فرهنگ اسلامی

واژه «عید» در لغت به معنی «بازگشتن» می باشد و دراصطلاح، به معنی بازگشت به سوی خداوند سبحان است. در این روز، عطا و بخشش های خداوند متعال همراه با رحمت، بر بندگان مؤمن نازل می گردد پس بیایید در این روز، با عبادت و راز و نیاز، گناهان گذشته را از صفحه دل بشوییم و خود را برای بهره وری بیشتر از فیوضات این روز آماده و مهیّا سازیم؛ چراکه به طور کلّی، در تمامی اعیاد اسلامی، هدف آن است که با بندگی و عبادت در پیشگاه حضرت سبحان، سعادت واقعی خود را به دست آوریم. مولای متقیان علی علیه السلام در این باره فرموده اند: «هر روزی که انسان در آن گناه و معصیت نکند، آن روز عید است.»

عید فداکاری و ایثار

عید قربان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی است که یادآور زیباترین نمونه تعبّد انسان در برابر خداوند متعال است. عید قربان، عید فداکاری، ایثار، قربانی، اخلاص و عشق است. فدا کردن فرزند دلبند خود، در راه خدا، امتحانی الهی برای حضرت ابراهیم علیه السلام بود که عید قربان یادآور آن است. اسلام نیز خواسته است که مسلمانان هر سال عید قربان را جشن گیرند تا این اصول و ارزش های الهی را همواره مدّنظر داشته باشند و همواره برای تبعیّت از دستورات خداوند و کسب رضایت الهی آماده هرگونه ایثار و فداکاری باشند.

قربانی ابراهیم

ابراهیم از جانب پروردگار، مأمور قربانی کردن فرزند دلبندش اسماعیل شد. هنگامی که ابراهیم فرمان الهی را به پسرش ابلاغ کرد، اسماعیل گفت: پدر جان! فرمان خدا را اجرا کن که مرا از صابران خواهی یافت. در صبحی دلکش، اسماعیل دست در دست پدر، در صحرای منی، به سوی قربانگاه پیش رفت و خوشحال بود از این که خداوند متعال، او را برگزیده است. آن گاه ابراهیم با دست هایی محکم و استوار خنجر در حنجره اسماعیلش نهاد تا سر از پیکر عزیزش جدا کند. تیغ بر گلوی فرزند می چرخید، ولی نمی برید. گویی معجزه ای رُخ داده بود. ناگهان قوچی برای قربانی شدن در پیش چشمان ابراهیم نمایان شد و هاتفی ندا داد. ابراهیم! تو از این آزمون سربلند بیرون آمدی؛ پس دوستی خد گوارایت باد! امروز نیز حاجیان، در موسم حج، به درگاه خداوند قربانی می کنند تا بگویند: خداوندا! ما نیز چون ابراهیم تسلیم توییم. پس در این روز زنجیرهای اسارت و تعلقات را می بریم تا بیش از پیش به تو نزدیک شویم.

نمایش تسلیم و رضا

قرآن کریم، ضمن بیان داستان های آموزنده، که از مهمترین برنامه های تربیتی آن کتاب الهی است، نمونه هایی از مقامات والای انسان های واقعی را نشان می دهد، تا هدف از این دستورات متین آسمانی را به بشر بفهماند. قربانی نمودن فرزند و یا ذبح گوسفند، مطلوب اساسی نیست، بلکه هدف، پرورش افکار ناب، دل های پاک و جان های منزه است. خداوند در قرآن می فرماید: پس همین که ابراهیم و اسماعیل سر تسلیم فرود آوردند و ابراهیم، او را بر پیشانی بر زمین خوابانید، ندایش دادیم که ای ابراهیم! بحق، تصدیق مأموریت در خواب نمودی و مابه نیکوکاران این چنین پاداش می دهیم.

و این گونه بود که ابراهیم و اسماعیل به عموم جهانیان نشان دادند که آنچه عیار گوهر انسانیّت را بالا می برد و او را موجودی شریف می گرداند، همان حالت خضوع و تسلیم در برابر حق تعالی است.

عید قربان در کلام امام خمینی رحمه الله

امام خمینی رحمه الله پیر فرزانه انقلاب، درباره عید قربان چنین گفته اند: «عید قربان، عیدی است که انسان های آگاه را به یاد قربانگاه ابراهیمی می اندازد. قربانگاهی که درس فداکاری و جهاد در راه خدای بزرگ را به فرزندان آدم و اصفیاء و اولیای خدا می دهد... این پدرِ توحید و بت شکنِ جهان، به ما و همه انسان ها آموخت که... عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید. به همه ما ذریه آدم فهماند که «مکه» و منی قربانگاه عاشقان است و محل نَشر توحید و نفی شرک، که دلبستگی به جان و عزیزان نیز شرک است.»

پایان روز دهم

ذی الحجه از ماه های شریف سال است. در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله ، هنگامی که این ماه فرا می رسید، اصحاب به انجام عبادات اهتمام فراوانی می ورزیدند. از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل است که عمل خیر و عبادت، در هیچ ایّامی نزد حق تعالی محبوب تر از دهه اوّل ماه ذی الحجه نیست. آری، این همان ده روزی است که در قرآن مجید، به عنوان ایّام معلومات نام شده و در نهایتِ فضیلت و برکت می باشد و در کتاب های ادعیه، اعمال مخصوصی برای این دهه ذکر شده است. مسلمانان در این ده روز، با انجام عبادات، دل های خویش را از تاریکی ها و ظلمت ها شستشو می دهند و قلب های خود را سرشار از عشق و محبت می نمایند و بدین سبب پایان این روز را جشن می گیرند و با معبود خویش پیمان می بندند که دیگر به تعلّقات زندگی دل نبندند و همیشه در مسیر رضای او قدم بردارند.

آمادگی برای فیض

عارف وارسته مرحوم میرزاجواد آقای ملکی تبریزی رحمه الله ، درباره آماده شدن برای بهره گیری از فیوضات این روز چنین می گوید: «با شروع روز عید، مواظب باش تمامی کارهایی که باعث رضایت و جلب عطوفت پروردگار است را انجام دهی؛ خداوند باری تعالی، مالک وجود، دنیا، آخرت، زندگی و مرگ تو می باشد و نباید از پروردگار و بزرگی چنین عطوف و مهربان غافل شد؛ زیرا ممکن است باعث محدودیت از عطایای او گردد. آری در ابتدای روز، به نیت پاک نمودن قلب از اشتغال به غیر خدا، غسل کن. آن گاه «الله اکبر» واقعی گفته و با این تکبیر تمام موجودات را در برابر شکوه و عظمت پروردگارت کوچک و ناچیز شمار و به نیّت پوشش و آرایش، با لباس تقوا و اخلاق نیکو، تمیزترین لباس های خود را پوشیده و آن گاه به جانب مصلّی رفته تا نماز عید را اقامه کنی.»

اعمال عید قربان

عید سعید قربان فرصت بسیار خوبی است تا مؤمنان، با انجام عبادات (ضمن بهره وری از فیوضات الهی)، به پروردگار خویش تقرّب یابند.

در کتاب های ادعیه، علاوه بر بیان فضیلت و اهمیت این روز بزرگ، اعمال بسیاری مخصوص این روز ذکر کرده اند. از جمله اعمال مستحب در این روز، غسل کردن است که بسیار بر آن تأکید شده، همچنین برگزاری نماز عید است که بهتر است زیر آسمان (مکان بدون سقف) خوانده شود. از اعمال مستحب دیگر در این روز، قربانی کردن و تناول از گوشت قربانی است. و نیز وارد شده است که در این روز، دعای شریف ندبه و همچنین دعای مخصوص امام سجاد قرائت شود. پس شایسته است، در این روز، بدون آنکه وقت خود را به بطالت بگذرانیم، با انجام این اعمال، مورد رحمت و عنایت پروردگار خویش قرار گیریم.

فضیلت قربانی

یکی از اعمال با فضیلت و مهم در روز عید قربان، عمل قربانی است. که در روایات، بسیار بر آن تأکید شده است. امام باقر علیه السلام می فرمایند: «خداوند قربانی کردن و اطعام نمودن را دوست دارد». بعضی از علما چنین بیان نموده اند که بهتر است قربانی کننده، گوشت قربانی را سه قسمت کند؛ قسمتی از آن را بین همسایه ها تقسیم نماید، قسمت دیگر را به و فقیران ببخشد و قسمت آخر را نیز برای خانواده خود نگه دارد.

یاد حسین علیه السلام در عید قربان

شب و روز عید قربان، یکی از اوقات بسیار شریف برای زیارت سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام است که در فضیلت و ثواب آن، روایات بسیاری وارد شده است. سرّ این امر، آن است که یاد و حماسه جاودان امام حسین علیه السلام در این روز در ذهن ها تکرار شود؛ چرا که اگر ابراهیم خلیل یک قربانی، به قربانگاه منی آورد و سالم باز گرداند، امام حسین علیه السلام ، در یک روز، هفتاد و دو تن قربانی، به قربانگاه کربلا آورد و سرهای بریده و اجساد آغشته به خون یاران و عزیزانش را از کودک شیرخوار گرفته تا پیرمرد کهنسال، همه را یک جا، به پیشگاه پروردگار خویش تقدیم نمود.

امتحان الهی

قرآن کریم در آیه 2 سوره عنکبوت می فرماید: «آیا مردم چنین پنداشتند که به صِرف اینکه گفتند: ما ایمان به خدا آورده ایم، رهایشان کنند و برای این مدعا هیچ امتحانشان نکنند». یکی از سنّت های همیشگی خداوند در مورد بندگان، سنت امتحان بوده است؛ چرا که تا انسان ها در مرحله امتحان و آزمون قرار نگیرند، صدق گفتار آن ها ثابت نمی شود. پس هر گاه در امتحان الهی موفق و پیروز شدند و گفتار و کردارشان یکسان گردید، در ادعای مسلمانی و تدیّن خویش، راستگو و صادق خواهند بود.

آری، عید سعید قربان، یادآور یک امتحان بزرگ است. امتحانی که حضرت ابراهیم علیه السلام با سربلندی از آن بیرون آمد. پس برماست که در مصیبت ها و بلاها صابر و شکیبا باشیم؛ چرا که شاید این ها امتحان و آزمون بندگی و عبودیّت ما باشند.

قربانی حقیقی

در آیه 37 سوره حج آمده است: «هرگز گوشت و خون قربانی ها، به خدا نمی رسد، بلکه آنچه به خدا می رسد، تقوی شماست». آری، خداوند طالب تقواست و تقوا یعنی از بین بردن شیطان درونی هوای نفس؛ چرا که کشتن دیو نفس امّاره، وسیله نزدیکی آدمی در پیشگاه حضرت حق است. امام سجاد علیه السلام از مردی که مراسم حج را انجام داده بود، پرسیدند: «آیا به هنگام سر بریدن قربانی، نیّت نمودی که با تمسّک به حقیقت تقوی و ورع، حلقوم طمع را قطع کنی؟»

زمزمه های عارفانه

مولایمان حضرت زین العابدین علیه السلام ، در روز عید قربان، این گونه با پروردگار خویش مناجات می نمودند: «پرورگارا! آن کس که به سوی مخلوقی حرکت کند، خویشتن را به امید عطا و بخشش او آماده می سازد. پس امروز، من به امید عفو و صله تو آماده شده ام و از درگاهت، مرحمت و کرامت همی تمنّا دارم.

بارالها، بر محمد و آل او درود و رحمت فرست و این امید مرا، نومید مگردان. ای خدا! ای آنکه حاجات حاجتمندان... بر تو پنهان نیست، و ای آنکه هر چه ببخشی، خزانه سرشارت زوال نبیند.

من امروز با دست تهی به درگاهت آمده ام، و مرا به طاعت و عبادتم تکیه ای نیست. نه طاعتی فرستاده ام که مقبول باشد و نه جز شفاعت محمد و آل او شفاعت کسی پشت گرمی من است. بلکه امروز به درگاه تو آمده ام، در حالی که به گناهان خویش اعتراف دارم و به عفو عظیم تو که شامل ] حال] خطا کاران می شود، امید دارم.»

گلبانگ تکبیر

یکی از اعمال مستحب در روز عید قربان، گفتن تکبیر است. در روایتی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است که اعیاد فطر و قربان را با جملات «لا اله الا الله» و «الله اکبر» و «الحمد الله» و «سبحان الله» آذین ببندید. و نیز در جمله ای دیگر از آن حضرت تصریح شده است که «چون در روزعید قربان از خانه بیرون شدید، با صدای بلند تکبیر بگویید». چه بسا بر زبان آوردن این اذکار برای آن باشد که انسان تمامی موجودات را در برابر عظمت و شکوه پروردگار خویش کوچک و ناچیز شمارد و قلب خویش را از توجه به غیر خدا فارغ نماید تا ظرف وجودی خویش را برای کسب فیض و رحمت پروردگار وسعت بخشد.

تکریم حماسه ابراهیم

قربانی کردن گوسفند، چه از سوی حاجیان در «منا» و چه از سوی غیر حاجیان، تکریم آن حماسه معنوی و ایثار عظیم ابراهیم و اسماعیل است که به «مسلخ عشق» رفتند و سربلند، خاطره آن اخلاص و عشق شکوهمند خود را در یادها جاودان نمودند.

آیینه عشق

نزول فیض رب العالمین است حلول «عید قربان» در زمین است
بگیر آیینه دل را مقابل ببین نور ازل در مهبط دل
حلول تازه داده فیض سبحان خوشا «ذی الحجه» روز «عید قربان»
چه زیبا منجلی شد «عید قربان» شروع داستان عشق و ایمان
نگر خورشید خون چون در طلوع است کنار کعبه محشر در وقوع است
به سودای جهان عاشق دلیر است همیشه عشق، قربانی پذیر است
همیشه قرب دل در وصل عشق است موحّد بودن ما اصل عشق است

شجاع الدین ابراهیمی

منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه

حدیث هایی درباره همسایه
حدیث (1) امام صادق علیه السلام :

حُسنُ الجِوارِ یُعَمِّرُ الدِّیارَ وَیَزیدُ فِى العمارِ؛

 

خوش همسایگى شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند.

کافى(ط-الاسلامیه) ج2، ص667، ح8

حدیث (2) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

إِن أَحبَبتُم أَن یُحِبَّکُمُ اللّه  وَ رَسولُهُ فَأَدّوا إِذَا ائتُمِنتُم و َاصدُقوا إِذا حَدَّثتُم و َأَحسِنوا جِوارَ مَن جاوَرَکُم؛


اگر مى خواهید که خدا و پیغمبر شما را دوست بدارند وقتى امانتى به شما سپردند رد کنید و چون سخن گویید راست گویید و با همسایگان خود به نیکى رفتار نمایید.

نهج الفصاحه ص264 ، ح 554

حدیث (3) امام على علیه السلام :

وَالجِوارُ أَربَعونَ دارا مِن أَربَعَةِ جَوانِبِها؛


تا چهل خانه از چهار طرف همسایه به شمار مى آیند.

خصال ج2 ، ص 544

حدیث (4) امام على علیه السلام :

سَل عَنِ الرَّفیقِ قَبلَ الطَّریقِ، وَ عَنِ الجارِ قَبلَ الدّارِ؛


قبل از مسافرت ببین همسفرت کیست و پیش از خرید خانه ببین همسایه ات کیست.

کافی(ط-الاسلامیه) ج8 ، ص24 - نهج البلاغه ص405 ، نامه 31

حدیث (5) امام سجاد علیه السلام :

أَمّا حَقُّ جارِکَ فَحِفظُهُ غائِبا وَ إِکرامُهُ شاهِدا وَ نُصرَتُهُ إِذا کانَ مَظلوما و َلا تَتَّبِع لَهُ عَورَةً فَإِن عَلِمتَ عَلَیهِ سوءً سَتَرتَهُ عَلَیهِ وَ إِن عَلِمتَ أَنَّهُ یَقبَلُ نَصیحَتَکَ نَصَحتَهُ فیما بَینَکَ و َبَینَهُ وَ لا تُسَلِّمهُ عِندَ شَدیدَةٍ وَ تُقیلُ عَثرَتَهُ وَ تَغفِرُ ذَنبَهُ وَ تُعاشِرُهُ مُعاشَرَةً کَریمَةً؛


اما حق همسایه ات این است که درغیاب او آبرویش را حفظ کنى و در حضورش او را احترام نهى. اگر به او ظلمى شد یاریش رسانى، دنبال عیبهایش نباشى، اگر بدى از او دیدى بپوشانى، اگر بدانى نصیحت تو را مى پذیرد او را در خفا نصیحت کنى، در سختى ها رهایش نکنى، از لغزشش درگذرى، گناهش را ببخشى و با او به خوبى و بزرگوارى معاشرت کنى.

خصال ج2 ، ص 569

حدیث (6) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

فى حُقوقِ الجارِ ـ :  إِنِ اسْتَغَاثَکَ أَغَثْتَهُ وَ إِنِ اسْتَقْرَضَکَ أَقْرَضْتَهُ وَ إِنِ افْتَقَرَ عُدْتَ عَلَیْهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِیبَةٌ عَزَّیْتَهُ وَ إِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ وَ لَا تَسْتَطِیلُ عَلَیْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ الرِّیحَ عَنْهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ...


درباره حقوق همسایه فرمودند: اگر از تو کمک خواست کمکش کنى، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهى، اگر نیازمند شد نیازش را برطرف سازى، اگر مصیبتى دید او را دلدارى دهى، اگر خیرى به او رسید به وى تبریک گویى، اگر بیمار شد به عیادتش روى، وقتى مرد در تشییع جنازه اش شرکت کنى، خانه ات را بلندتر از خانه او نسازى تا جلوى جریان هوا را بر او بگیرى مگر آن که خودش اجازه دهد... .

مسکّن الفؤاد ص 114

حدیث (7) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

ما آمَنَ بى مَن باتَ شَبعانَ وَجارُهُ طاوِیا، ما آمَنَ بى مَن باتَ کاسیا وَجارُهُ عاریا؛


به من ایمان نیاورده است آن کس که شب سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد. به من ایمان نیاورده است آن کس که شب پوشیده بخوابد و همسایه اش برهنه باشد.

مستدرک الوسائل و مستنبط المسایل ج8، ص429، ح9897

حدیث (8) امام کاظم علیه السلام :

 لَیْسَ حُسْنُ الْجِوَارِ کَفَّ الْأَذَى وَ لَکِنَّ حُسْنَ الْجِوَارِ الصَّبْرُ عَلَى الْأَذَى‏

خوش همسایگى تنها این نیست که آزار نرسانى، بلکه خوش همسایگى این است که در برابر آزار و اذیت همسایه صبر داشته باشى.

تحف العقول ص 409

حدیث (9) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

لایَدخُلُ الجَنَّةَ عَبدٌ لا یَأَمَنُ جارُهُ بَوائِقَهُ؛

کسى که همسایه از شرش در امان نباشد به بهشت نمى رود.

نهج الفصاحه ص681 ، ح 2532

حدیث (10) امام صادق علیه السلام :

مَن لَهُ جارٌ و َیَعمَلُ بِالمَعاصى فَلَم یَنهَهُ فَهُوَ شَریکُهُ؛


هر کس همسایه اى را داشته باشد که گناه مى کند ولى او را نهى نکند، شریک در گناه اوست.

ارشادالقلوب(دیلمی) ج1، ص183

حدیث (11) امام على علیه السلام :

اِنَّ لِلّدارِ شَرَفا وَ شَرَفُهَا السّاحَةُ الواسِعَةُ وَ الخُلَطاءُ الصّالِحونَ وَ اِنَّ لَها بَرَکَةً وَ بَرَکَتُها جَودَةُ مَوضِعِها وَسَعَةُ ساحَتِها وَ حُسنُ جِوارِ جیرانِها؛


خانه را شرافتى است. شرافت خانه به وسعت حیاط (قسمت جلوى خانه) و هم نشینان خوب است. و خانه را برکتى است، برکت خانه جایگاه خوب آن، وسعت محوطه آن و همسایگان خوب آن است.

مکارم الاخلاق، ص 125

حدیث (12) امام على علیه السلام :

زَکوةُ الیَسارِ بِرُّ الجیرانِ وَ صِلَةُ الارحامِ؛


زکاتِ رفاه، نیکى با همسایگان و صله رحم است.

 شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحکم و درر الکلم ج‏4، ص 106 ، ح 5453

حدیث (13) رسول اکرم صلى الله علیه و آله :

 صلة الرّحم و حسن الخلق و حسن الجوار یعمران الدّیار و یزدن فی الأعمار.

صله رحم، خوش اخلاقى و خوش همسایگى، شهرها را آباد و عمرها را زیاد مى کند.

نهج الفصاحه ص554 ، ح 1839

حدیث (14) امام على علیه السلام:

شیعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلایَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحیاءِ اَمرِنا اَلَّذینَ اِن غَضِبوا لَم یَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم یُسرِفوا، بَرَکَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا؛


شیعیان ما کسانى اند که در راه ولایت ما بذل و بخشش مى کنند، در راه دوستى ما به یکدیگر محبت مى نمایند، در راه زنده نگه داشتن امر و مکتب ما به دیدار هم مى روند. چون خشمیگین شوند، ظلم نمى کنند و چون راضى شوند، زیاده روى نمى کنند، براى همسایگانشان مایه برکت  اند و نسبت به هم نشینان خود در صلح و آرامش اند.

کافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص236 و 237، ح 24

حدیث (15) رسول اکرم (ص):

حُرمَةُ الجارِ عَلَی الجارِ کَحُرمَةِ اُمِّه.

 

رعایت حرمت همسایه همانند احترام مادر لازم است.

کافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 666

منبع:پایگاه آنلاین شهدا

نظرغربی ها درباره قرآن

(نظر غربی ها در رابطه با قرآن) پروفسور آرتور آربری که یکی از مترجمان. مشهور قرآن به زبان انگلیسی است، می گوید: زمانی که به پایان ترجمه قرآن ن.زدیک می شدم، سخت در پریشانی به سر می بردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاطری به من می بخشی.د که بر.ای همیشه به خاطر خواهم داشت.

۱) گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانی. می گوید:.

«سالیان دراز کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پ.ی بردن به حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند؛ امّا هر قدر .که ما قدم در جاده علم و دانش نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبی د.ر ما ایجاد نمود. به زو.دی این کتاب توصیف ناپذیر، .محور افکار مردم جهان می گردد! »

۲) آلبرت انیشتاین که نیازی به معرفی. ندارد، می گوید:

«قرآن کتاب جبر یا هندسه نیست؛ مجموعه ای از قوانین است که ب.شر را به راه صحیح، راهی که بزرگ ترین فلاسفه و دانشمندان دنیا از تعری.ف و تعیین آن عاجزند، هدایت می کند ».

۳) ویل دورانت، دانشمند امریکایی شرق شناس، می گوید:

«در قرآن، قانون و اخلاق یکی است. رفتار دینی در قرآن، شامل رفتار دنیوی هم می ش.ود و همه امور آن از ج.ان.ب خداوند و به طریق وحی آمده است. قرآن. در جان های ساده عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می آورد که از رس.وم و تشریفات ناروا آزاد است ».

۴) پروفسور آرتور آربری که یکی از مترجمان مشهور قرآن به زبان انگلیسی است، می گوید:.

« زمانی که به پایان ترجمه قرآن نزدیک می شدم، سخ.ت در پریشانی به سر می بردم؛ اما قرآن آنچنان آرامش خاط.ری به من می بخشید که برای همیشه به خاطر خواهم داشت. من در حالی که مسلمان نیستم، قرآن را خواندم تا آن را .درک کنم و به تلاوت آن گوش دادم .تا مجذوب آهنگ های نافذ و مرتع.ش کننده اش شوم و تحت تأثیر آهنگش قرار گیرم و به کیفیتی که مسلمانان واقعی و نخستین داشتند، نزدیک گردم تا آ.ن را بفهم..م » .

گوته، شاعر و نویسنده معروف آلمانی می گوید:

نظر غربی ها با قرآن

«سالیان دراز کشیشان از خدا بی خبر، ما را از پی بردن ب.ه حقایق قرآن مقدس و عظمت آورنده آن دور نگه داشتند. امّا هر قدر که ما قدم در جاده علم و دانش. نهادیم و پرده تعصب را دریدیم، عظمت احکام مقدس قرآن، بهت و حیرت عجیبی در ما ایجاد نمود. به زودی این کتاب توصیف ناپذیر، محور افکار م.ردم جهان می گردد! »

۵) لئوتولستوی، نویسنده معروف روسی می گوید:

نظر غربی ها با قرآن

«هر کس که بخواهد سادگی و بی پیرایگی اسلام را دریابد، باید قرآن مجید را مورد مطالعه قرار دهد. در قر.آن قوانین و تعلیمات حقیقی و احکام آسان و ساده برای عمو.م بیان شده است. آیات قرآن به خوبی بر مقام عالی اسلام و پاکی روح آور.نده اش گواهی می دهد».

۶) دکتر هانری کُربن، اسلام شناس معروف فرانسوی، سخن جالبی درباره قرآن دارد. وی می گوید:

نظر غربی ها با قرآن

«اگر قرآن خرافی بود و از جانب خداوند نبود، هرگز جرأت نمی کرد که بشر را به ع.لم و تعقل و تفکر دعوت کند. هیچ اندیشه ای به اندازه قرآن محمّد(ص) انسان را ب.ه دانش فرا نخوانده است تاآن جا که نزدیک به نه صد و پنجاه بار در قرآن، از علم و عقل و فکر سخن رفته است».

۷) ارنست رنان، فیلسوف معروف فرانسوی می گوید:

« در کتابخانه من هزاران جلد کتاب سیاسی ،اجتماعی، ادبی و… وجود دارد که هر کدام را بیش از یک بار نخوانده ام. .اما یک جلد کتاب هست که همیشه مونس من است و هر وقت خسته می شوم و می خواهم درهایی از معانی و کمال به رویم باز شود، آن را. مطالعه می کنم. این کتاب، قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است».

۸) ناپلئون بناپارت، امپراطور فرانسه می گوید:

« امیدوارم آن زمان دور نباشد که من بتوانم همه دانشمندان جهان را با یکدیگر متحد کنم تا نظامی یکنواخت، فقط برا.ساس اصول قرآن مجید که اصالت و حقیقت دارد و می تواند مردم را به سعادت برساند، ترسیم کنم. قرآن به تنهایی عهده دار سعادت بشر است.».

۹) مهاتما گاندی، رهبر فقید هند هم اعتقاد داشت:

«از راه آموختن علم قرآنی، هر کس به اسرار وحی و حکمت های دین، بدون داشتن هیچ خصوص.یت ساختگی دیگری پی می برد. در قرآن هیچ اجباری برای تغییر دین و مذهب انسان ها دیده نمی شود. قرآن به راحتی می گوید: هیچ زور و اکراهی در دین وجود ندارد.».

ویل دورانت، دانشمند امریکایی شرق شناس، می گوید:

«در قرآن، قانون و اخلاق یکی است. رفتار دینی در قرآن، شامل رفتار دنیوی هم می شود. همه امور آن از جانب خداوند و به. طریق وحی آمده است. قرآن در جان های ساده عقایدی آسان و دور از ابهام پدید می آورد که از رسوم و تشریفات ناروا آزاد است. ».

۱۰) ژان ژاک روسو، متفکر و روان شناس مشهور فرانسوی، برداشت منحصر به فردی از قرآن دارد؛ او می گوید:

« بعضی از مردم بعد از آن که مقدار کمی عربی یاد گرفتند.قرآن را خوانده، امّا در.ست درک نمی کنند. اگر می شنیدند که محمّد(ص) با آن کلام فصیح و آهنگ. رسای عربی آن را می خواند. هر آینه .به سجده می افتادند و ندا می کردند: ای محمّد عظیم! دست ما را بگیر و به محلشرف و افتخار برسان. ما به خاطر یاری تو حاضریم که جان خویش را فدا سازیم!!»

منبع:پایگاه آنلاین شهدا

دانلودسوره توبه استادعبدالباسط

ازآیات 18الی24 سوره مبارکه توبه

حجم:1.36مگابایت

مدت:9دقیقه

دانلودسوره بلداستادعبدالباسط

حجم:2.8مگابایت

مدت:6دقیقه

دانلودسوره شوری وحاقه استادعبدالباسط

حجم فایل:7مگابایت

مدت:26دقیقه31ثانیه

دانلودسوره حج وبلداستادعبدالباسط

حجم فایل:25مگابایت

مدت:44دقیقه

بسمه تعالی
به پایگاه قرآنی قدیر خوش آمدید.

تبلیغات
نویسندگان

هدایت به بالای صفحه